menusearch
darolsaqalain.ir

آینده‌پژوهی هوش مصنوعی در فرایند فقه و اجتهاد

چهارشنبه پنجم دی ۰۳
(1)
(0)
آینده‌پژوهی هوش مصنوعی در فرایند فقه و اجتهاد

به کوشش معاونت پژوهش مؤسسه دارالثقلین امام عصر (عج) در روز پنجشنبه مورخه 22 آذرماه سال 1403، نشست علمی پژوهشی با موضوع «آینده‌پژوهی هوش‌مصنوعی در فرایند فقه و اجتهاد» برگزار گردید. این نشست با ارائه مطالب توسط حجت‌الاسلام‌والمسلمین رضا احمدوند پیرامون موضوع هوش مصنوعی و آینده آن در فرایند فقه و اجتهاد انجام شد. جناب حجت‌الاسلام‌والمسلمین همت‌علی حسینی دبیر و مدیریت این نشست را عهده‌دار بود. در ادامه گزارش تفصیلی این نشست ارائه می‌گردد.

مدیر نشست: سلام علیکم جمیعا
أعوذ بالله السمیع العلیم من همزات الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین إنه خیر ناصر و معین
و الصلاة و السلام علی سیدنا و نبینا محمد و آله الطاهرین
خداوند را شاکر هستیم که توفیقی عنایت فرمود تا بتوانیم در این روز، گرد هم بیاییم و قدمی در راه معارف اسلامی و طریق فقه و فقاهت برداریم، نشست علمی را آغاز می‌کنیم با موضوع «آینده‌پژوهی هوش‌مصنوعی در فرایند فقه و اجتهاد».
هوش مصنوعی چند صباحی است که در جهان به ظهور رسیده و توانسته تا الان تأثیر بسزایی در عرصه‌های مختلف علمی داشته باشد. چندی نخواهد گذشت که هوش‌مصنوعی در عرصه‌های مختلف، حاکمیت خودش را به تثبیت برساند و در این میان به‌یقین در عرصه فقه و فقاهت هم می‌تواند تأثیرگذار باشد؛ همان‌گونه که در علم‌های دیگر و مشاغل مختلف تأثیر خودش را داشته است. هرچند که تازه دارد کار خودش را شروع می‌کند، اما در عرصه فقه و فقاهتی که روحانیت و عالمان دینی با آن کار دارند در جنبه‌های مختلفی ممکن است تأثیرگذار باشد.
نشست امروز ما با حضور جناب حجت‌الاسلام‌والمسلمین رضا احمدوند، استاد محترم که نشست را ارائه خواهند کرد، درباره هوش‌مصنوعی و تأثیراتی است که بر جنبه‌های مختلف فقه و فقاهت خواهد داشت و استفاده‌هایی که شما عزیزان می‌توانید در مسیر اجتهاد از هوش‌مصنوعی داشته باشید. بیش از این مصدع نمی‌شوم، چون مطالب بسیار هست و استفاده می‌کنیم از کلام استاد بزرگوار جناب حجت‌الاسلام‌والمسلمین احمدوند به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
ارائه‌دهنده:
اعوذبالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد وآله الطاهرین و اللعن الدائم علی أعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین
اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل ساعة ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عیناً حتی تسکنه أرضک طوعا و تمتعه فیها طویلا.
سلام علیکم جمیعا و رحمه الله
کمال تشکر و قدردانی را دارم از دست‌اندرکاران پژوهشی مؤسسه دارالثقلین به‌ویژه جناب آقای حسینی و حاج‌آقای اکبری که حالا خودشان نیستند، ولی خدایشان هست. زحمت زیادی کشیدند پیگیری کردند که در این نشست ان‌شاءالله بتوانیم حضور فعال و موفقی داشته باشیم. عنوان بحث ما «نشست آینده‌پژوهی هوش‌مصنوعی در فرایند فقه و اجتهاد» هست.
اجمالاً یک گزارش بسیار کوتاهی از روند شکل‌گیری هوش‌مصنوعی خدمت شما عرض کنم تا برسیم به بحث خودمان که بحث نشست آینده‌پژوهی هست.
انسان از گذشته راه‌های زیادی را پیمود برای این که خدا را انکار کند. برای ما که در حوزه علمیه تحصیل می‌کنیم و طلبه هستیم دقت به این نکته لازم است که انسان، سُودای خلقت یک انسان دیگر، یک موجود دیگر که شبیه خودش رفتار بکند را از کجا در سر پرورش داد؟ در الهیات مسیحیت ما با یک پروژه مواجه هستیم آن هم این است که در افکار عمومی جامعه وقتی دانشمندان مسیحی حضور پیدا می‌کنند، تلاش می‌کنند تا هر چیزی را به‌نوعی به خداوند متعال مرتبط کنند. اگر سیل یا زلزله می‌آمد، اگر خورشیدگرفتگی یا ماه‌گرفتگی بود یا رفتارهایی ازاین‌دست، تلاش می‌کردند که این‌ها را به‌نوعی نشانه غضب خداوند متعال معرفی کنند. کم‌کم علم که پیشرفت کرد یواش‌یواش با ظهور «مارتین لوتر» و جنبش پروتستانیسم علیه مسیحیت کلاسیک، این تصور شکل گرفت که توجیهاتی که تاکنون کلیسا برای مردم در تبیین حقایق طبیعی عالم ارائه می‌داد، خرافات است. مثلاً زلزله را می‌گفت که این نشانه خشم خداوند است، بعداً انسان متوجه شد که نه، زلزله یک فرایند طبیعی است؛ زلزله نتیجه شکست گسل‌ها و برخورد آن‌ها با همدیگر است. خورشیدگرفتگی را می‌گفتند که این نشانه غضب و قهر الهی است. بعد معلوم شد که نه، این هم یک تبیین طبیعی دارد. با پیداشدن علت طبیعی اتفاقاتی که در عالم می‌افتاد، یواش‌یواش این ذهنیت شکل گرفت که نکند این خدایی هم که عالمان مسیحی می‌گویند، صرف یک خرافه باشد برای توجیه وقایع طبیعی.
هر کدام از این خاک‌ریزها که از دست می‌رفت بحث زلزله، سیل و وقایعی که اتفاق می‌افتاد، یک امتیاز مثبت بود برای آنانی که به سمت انکار خدا حرکت می‌کردند، اما یک خاک‌ریز ماند یک حادثه طبیعی باقی ماند که این‌ها هنوز نتوانستند توجیه برای آن پیدا کنند و این، مسئله هوش انسان است. هوش طبیعی انسان به‌گونه‌ای است که درصدد این هستند بتوانند یک موجودی مثل انسان خلق کنند؛ مثل انسان بتواند فکر کند و قابلیت یادگیری داشته باشد. تنها چیزی که هنوز نتوانسته‌اند یک توجیه طبیعی و تجربی برای آن ذکر کنند، مسئله هوش انسان است.
در رأس این تفکری که من دارم خدمت شما عرض بکنم تفکر داروینیسم است. داروین آمد نظریه تکامل تجربی را مطرح کرد که آقا در موجودات زنده یک تکاملی اتفاق افتاده است. موجوداتی که دوزیست بودند به‌خاطر شرایط جغرافیایی مجبور شدند دریا را رها کنند و به خشکی پناه ببرند موجوداتی که قد کوتاهی داشتند به‌خاطر تمام‌شدن علف‌های روی زمین یواش‌یواش باید گردنشان بلند می‌شد تا بتوانند از روی درخت‌ها برداشت کنند آمد این توجیه را بیان کرد که انسان هم در گذشته خودش یک موجود نابه‌هوش بوده یک موجود فاقد خرد بوده است.
این موجود فاقد خرد در روند تکامل طبیعی خودش توانسته به مرحله‌ای برسد که در مشکلات حالت تمدن یافته عمل کند، تفکر کند و در سایه این تفکر مشکل را حل کند. این قدم اولیه‌ای بود که متفکران و دانشمندان را بر آن داشت که به سمت خلق یک موجودی بروند که این توجیه را هم یعنی آخرین خاک‌ریزی که خداباور‌ها قبول دارند می‌گویند شما هنوز نتوانستید تا تبیین علمی برای آن پیدا کنید را این را هم از آن‌ها بگیرند و اساساً پایه و باور به خدا را از بین ببرند.
پس مسئله هوش‌مصنوعی پیشینه کلامی و اعتقادی دارد؛ یعنی کسانی که دارند روند هوش‌مصنوعی را طی می‌کنند به دنبال یک فرایندی هستند که در کنار آن و در سایه او بتوانند خدا را انکار کنند. این برای کسانی که کلام جدید مطالعه‌کرده‌اند و کسانی که با الهیات مسیحیت و کلام جدید آشنایی دارند کاملاً واضح و آشکار است.
مرحوم علامه طباطبایی ذیل آیه «فتبارک الله احسن الخالقین» این شبهه را مطرح می‌کند و جواب می‌دهد که حتی اگر در آینده انسان بتواند یک انسان دیگری مثل خودش در سایه دانش هوش‌مصنوعی یا در سایه دانش شبیه‌سازی تولید بکند باز هم مخلوق خداوند بوده و از سایه خلقت و آفرینش خداوندی خارج نشده است؛ بنابراین پیشینه این بحث، پیشینه‌ای کلامی است و در دانش فلسفه و کلامی بحث می‌شود.


اما یک اتفاقی در جهان غرب افتاد به‌نام «انقلاب صنعتی». این انقلاب صنعتی یک نیازهای جدیدی را برای بشریت تعریف کرد. هدف از انقلاب صنعتی تعطیل‌کردن کارگاه‌ها و بنگاه‌های خرد تولیدی و ایجاد کارگاه‌ها و بنگاه‌های گسترده و بزرگ تولیدی بود. فرض بفرمایید در اروپا اگر کسی لبنیات داشت، مغازه‌ای داشت به‌اندازه مصرف خودش تولید می‌کرد، به‌اندازه مصرف محله خودشان تولید می‌کرد. کم‌کم این‌ها آوردند کارخانه‌های بزرگ لبنیات را ایجاد کردند. خب این بزرگ‌شدن سیستم‌های تولیدی نیاز به افزایش نیروهای انسانی دارد؛ نیروهای انسانی که بتواند بدون خستگی بادقت و بدون نیاز به تعطیلی کار بکند. هزینه زیادی که برای کارخانه‌دارها دارد این است که سه شیفت کار کنند تا بتوانند تولید را با روند روبه‌رشد و افزایش پیش ببرند. یک شب که کارخانه تعطیل بشود، کلی اختلال ایجاد می‌شود. یکی از کارخانه‌دارهای آلمانی ادعا می‌کند که اگر بیست دقیقه برق ژاپن قطع بشود ما بیست سال از ژاپن جلو می‌افتیم. فقط سرعت رشد تکنولوژی را ببینید. به دنبال صنعتی‌شدن جامعه و تولید در جهان، غرب و اروپا به دنبال این افتادند که ما به‌جای که از انسان بهره ببریم از ماشین‌ها و ابزارهای رباتیک استفاده بکنیم. ساده‌ترین نوع ابزارهای رباتیکی که این‌ها به دست آوردند همین ربات‌های ساده‌ای بود که مثل انسان می‌توانستند یک سری کارهای ساده را انجام بدهند. بسته‌بندی جعبه‌ای که تولید کردند بسته‌بندی محصولاتی که تولید شده این‌ها را به ربات‌ها سپردند. ربات‌هایی که جنبه فعلی و کار انسان را تقلید می‌کردند.
بعد از آن به دنبال این افتادند که اگر ما هزار تا کارگر داشته باشیم و هر بیست تا سی تا کارگر یک سرکارگر بخواهد که این سرکارگر هر روز بیاید کارگر را توجیه کند که تو امروز باید چه‌کار بکنی، بالای سرش بایستد، مراقبت کند، دقت کند که فرایند تولید با اختلال مواجه نشود. بعد از احساس نیاز به نیروی کار، احساس نیاز به یک نیروی هوشمندی شد که بتواند در سایه هوشمندی خودش از اختلالات نیروی کار جلوگیری بکند. پس از انقلاب صنعتی در کشورهای اروپایی به‌ویژه کشور فرانسه به دنبال این افتادند که ما بیایم ماشین‌های تولید کنیم که همان‌گونه که مثل ربات‌ها کار می‌کنند بتواند مثل انسان‌ها رفتارهای هوشمندانه از خودش بروز بدهد. رفتارهای هوشمندانه مثل این که امروز مواد اولیه‌ای که کارخانه نیاز دارد، چیست؟ این ماشین با اطلاع و آگاهی که از مواد پشتیبانی دارد بتواند به مسئول تولید به مسئول پشتیبانی اطلاع بدهد که شما فردا باید این مواد اولیه را تهیه کنید. این ماشین باید یک آگاهی نسبت به منابع پیدا کند یک درکی نسبت به منابع پیدا کند تا بتواند در فرایند بعدی اطلاع‌رسانی درستی نسبت به آن‌ها داشته باشد.
گاهی اوقات ماشین‌ها وقتی قرار است کار کنند این کاری که این ماشین‌ها می‌خواهند انجام بدهند، یک فرایند پیچیده‌ای دارد، در این فرایند پیچیده ماشین باید قدرت تصمیم‌گیری پیدا کند. مثلاً فرض کنید در خط تولید خودرو یکی از کارگرها یکی از ماشین‌ها سی ثانیه عقب بیفتد. این ماشین کنترل‌کننده خط تولید باید قدرت تصمیم‌گیری داشته باشد که آن یک دقیقه آن سی ثانیه اختلالی که فلان ماشین ایجاد کرده را طوری تنظیم بکند در بقیه که روند تولید با اختلال ایجاد نشود. این جا شد که انقلاب صنعتی و صنعتی‌شدن نیروی تولید و سیستم تولید در کشورهای غربی آن‌ها را به این سمت برد که ما باید یک ماشین هوشمندی تولید کنیم که همان‌طوری که رفتارهای فعلی یعنی کارهای انسان را تقلید می‌کند کارهای انسان را انجام می‌دهد، بتواند مثل انسان هوشمندانه هم تصمیم بگیرد.
«آلن تورینگ» 1936 از کالج انگلستان فارغ‌التحصیل شد. او رکن اول ارتباط‌گرفتن با ماشین را پیداکردن یک زبان مشترک بین شما و ماشین می‌دانست. شما بتوانی یک زبانی برای ماشین تعریف کنی که آن دستورات شما را متوجه بشود. یک مثال ساده خدمتتان عرض کنم. فرایند رمزگذاری آنالوگ در این وسیله‌ها قفل رمزدار چطوری است؟ یک سری چرخ دنده‌ها دارد که شما با تعریف‌کردن یک کد خاصی، آن چرخ دنده‌ها را در وضعیتی قرار می‌دهید که تعریف می‌کنید برایش: اگر مثلاً با سه تا عدد پنج قرار گرفتی، این چرخ دنده را رها کن تا آن سگک قفل آزاد بشود. این یک مدل خیلی ساده است از ماشینی که توانسته حالت کدگذاری را درک بکند.
اما فقط داستان به این نیست که ما یک قفل بخوایم طراحی کنیم. گاهی ارتباط‌گرفتن با ماشین باید یک زبانی داشته باشد که شما بتوانید با آن زبان، مفاهیم و اصطلاحات خودت را به ذهن او برسانید او از این کلمه شما فهم داشته باشد. مثلاً وقتی شما تایپ صوتی جست‌وجوگر گوگل را استفاده می‌کنید و به او دستور می‌دهید، او شروع می‌کند مطالب شما را تایپ‌کردن. اتفاقی که می‌افتد این است که در پشت پرده خودش یک تعریف و یک نرم‌افزاری دارد آن نرم‌افزار دارد می‌گوید وقتی شما این کلمه را شنیدی فلان کد را اجرا کن. وقتی فلان حرف را شنیدی فلان کلمه را در صفحه کیبورد ایجاد کن.
این آقای آلن تورینگ توانست یک سیستم کدگذاری را تعریف کند به‌نام «سیستم صفر و یک» که در قالب داده‌های صفر و یک بتواند به ماشین مصنوعی دستور بدهد. فرایندش چطوری است؟ الان نمی‌دانم کسی این جا هست که با دستگاه مورس کار کرده باشد یا نه. قانون در دستگاه تلگراف یا مورس، ریتم ضربات است. وقتی که ریتم وارد می‌شود، کسی که آن طرف می‌شنود، از این ریتم برداشت می‌کند که گویی نویسنده پیام چه کلمه‌ای مد نظرشان است. مثلاً فرض کنید اگر قرار است سین سه دندانه باشد با سه ضربه به او اطلاع می‌دهد که من منظورم سین است. فلسفه دستگاه‌های موسیقی، دانگ‌ها، نیم‌دانگ‌ها کاملاً مرتبط با این مسئله هوش‌مصنوعی است. یعنی از دانگ‌ها گام‌ها نیم‌دانگ‌ها حتی یک‌چهارم دانگ‌ها. ما در موسیقی سنتی ایرانی حتی یک‌چهارم دانگ هم داریم. دستگاه‌هایی داریم که با یک‌چهارم دانگ شروع می‌شود با ربع دانگ شروع می‌شود. همه این‌ها کمک می‌کند تا شما بتوانید یک زبانی پیدا کنید برای ارتباط‌گرفتن با ماشینی که زیر دست شماست. آن ماشین گاهی یک ساز موسیقی که شما ببینید وقتی یک آهنگ را دارد می‌نوازد و در ذهن شما یک شعر را تداعی می‌کند؛ یعنی این آهنگ از لحاظ ضرب و ریتم توانسته برای شما تداعی‌کننده آن شعر و آن مطلب باشد. در بحث ادبیات حالا کسانی که ادبیات تخصصی کار کرده‌اند در ضمن قافیه و عروض این مطلب به آن پرداخته می‌شود و پیداکردن وزن اشعار و مانند آن.
می‌خواهم این را بگویم این چیز جدیدی نیست در هوش‌مصنوعی آقای آلن تورینگ فقط توانست با محاسبه ریاضیات و آنچه که از دانش فلسفه آموخته بود با ماشین ارتباط بگیرد، اما این قدم اول بود. فقط صرفاً یادگرفتن و یاددادن زبان یک نرم‌افزار به یک ماشین کافی نبود. آرام‌آرام باید بر اساس این کدها تعریف می‌کرد برای آن. ما این مرحله را داده‌پردازی می‌گوییم. الان در بحث آینده‌پژوهی داده‌پردازی می‌گویند در چند صباح دیگر سرعت داده‌پردازی در هوش‌مصنوعی پایین می‌آید. کم می‌شود، چرا؟ چون الان دارد حجم بسیار وسیعی از داده‌ها به هوش‌مصنوعی داده می‌شود و در آینده دیگر این داده‌ها که اتمام پیدا کند دیگر خود هوش‌مصنوعی این قدرت را پیدا می‌کند که داده‌های جدید را هم درک کند. دیگر نیاز نیست انسان برایش تعریف بکند.
لذا ما وقتی بحث هوش‌مصنوعی را می‌کنیم با آن ماشینی داریم صحبت می‌کنیم که قدرت هوشمندی و تفکر را مثل انسان دارد، اما عرض کردم این قدم اول است. قدم دوم این است که شما باید بتوانید به او یاد بدهید. وقتی می‌خواهم به پرنده‌ای مثل طوطی یا مینا، سخن‌گفتن یاد بدهم، وقتی می‌خواهند حرف‌زدن به این‌ها یاد بدهند، از صبح شروع می‌کنند یک کلمه را برای آن می‌گذارند. آن‌قدر این را برای آن می‌گذارند که این کلمه در ذهن او ملکه می‌شود، اما این ملکه‌شدن در ماشین اتفاق نمی‌افتد. این ملکه‌شدن در ماشین فقط با تعریف کدهای مخصوص و دسترسی به آن کدها ارزش پیدا می‌کند. من فقط یک پرانتز باز کنم این که الان در بحث رمزارزها به دنبال کشف کدهای دیجیتالی هستند، یکی از علت‌هایش همین است. گاهی اوقات یک سیستم نرم‌افزاری با یک کدی قفل شده با این ماینرها در صدد این هستند که آن قفل‌ها را کشف کنند و باز کنند. مثل همین قفلی که خدمت شما عرض کردم. یک نفر بیاید از سه صفر شروع کند. شروع کند دو صفر یک، دو صفر دو، دو صفر سه، یک صفر ده، یک صفر بیست، یک صفر نود و نه، صد. صد را شروع کند دویست، سیصد، چهارصد بود همه احتمالاتی که وجود دارد از طریق سیستم احتمالات با بررسی‌کردن این احتمالات بتواند این قفل را باز کند. همین روند در هوش‌مصنوعی و آموزش هوش‌مصنوعی که از آن تعبیر من تعمد دارم که اصطلاحات انگلیسی خیلی استفاده نکنم تعبیر یادگیری را «لرنینگ» (Learning) می‌گویند این آموزشی است که هوش‌مصنوعی به این مرحله می‌رسد.
خب حالا هوش‌مصنوعی قدرت یادگیری را پیدا کرد. آقای آلن تورینگ متوجه شد که وقتی به هوش‌مصنوعی کدهای خاصی را می‌دهد او این قدرت را دارد که از آن کد خاص فلان کلمه را دریافت کند. مثل شما وقتی کلمه کمک را قرار است در کیبورد تایپ کنید این کیبورد آن دکمه را که شما می‌زنید، فلان کد را به سیستم نرم‌افزاری کامپیوتر شما می‌دهد. مثلاً فرض کنید می‌زند «صفر یک صفر صفر صفر یک» این را که می‌زند، حرف «ک» را تایپ می‌کند در صفحه و یک کد جدید برای حرف جدید که باز دوباره همان کد این کدها را که می‌دهد شروع می‌کند به آموزش. پس خواهش می‌کنم ما در بحث هوش‌مصنوعی دنبال ربات نیستیم. ربات فعل انسان را تقلید می‌کند و انجام می‌دهد. این ذهنیت‌های ما باید اول نسبت به این درست بشود. پس ما آن چیزی که در هوش‌مصنوعی به دنبالش هستیم یک موجودی است که مثل انسان قدرت تفکر و یادگیری پیدا کند. تعبیر عملیاتی‌اش این است که مثل انسان هوشمندانه عمل بکند.
بحث ما در مورد آینده‌پژوهی هوش‌مصنوعی است. ببینید منظور از آینده‌پژوهی چیست؟ آینده‌پژوهی شامل مجموعه تلاش‌هایی که با جست‌وجوی منابع، الگوها، و عوامل تغییر یا ثبات می‌آید با بررسی این‌ها، تلاش می‌کند آینده را تجسم کند.


مثال فقهی خدمتتان عرض کنم؛ علت موفقیت کتاب عروةالوثقی در میان منابع شیعه چیست؟ آینده‌پژوهی و آینده‌نگری‌ای که نویسنده کتاب در مورد کتاب دارد. علت موفقیت کتاب کفایةالاصول مرحوم آخوند چیست؟ آینده‌نگری که صاحب کفایه دارد. صاحب کفایه این را به‌راحتی درک کرده است. من گاهی که با ماشین کار می‌کنم بعد می‌آیم با منابع فقهی کار می‌کنم فقط متوجه می‌شوم که نویسنده کتاب چقدر نبوغ داشته است. ببینید تا قبل از صاحب کفایه، کتاب‌های اصولی زیادی نوشته شده، اما آن خلأی که دارد و صاحب کفایه دریافت می‌کند این است، می‌گوید ما در آینده باید به مرحله‌ای از آموزش اصول فقه برسیم که این به‌صورت نموداری و دسته‌بندی با یک رابطه منطقی مرتبی قابل‌ارائه باشد.
سؤال: این هوش‌مصنوعی که می‌گویید، موجود دیگری که نیست، از جای دیگری که نیامده است. آخرش تبدیل می‌شود به ساخته بشر، اطلاعاتی که بشر به آن داده است. شما رسیدی به موجودی که یک هوشی دارد سوار بر یک ربات است؟
ارائه‌دهنده: عرض می‌کنم عجله نکنید. ما می‌گوییم هدف از ساخت هوش‌مصنوعی این است، اما چقدر از این محقق شده است؟ پس هدف از آینده‌پژوهی این است با بررسی صورت‌های احتمالی و امکانی در مورد یک دانشی که الان در حالت رشد هست، بیاییم تصور کنیم و نسبت به آینده آن یک ذهنیتی پیدا کنیم. این ذهنیت پیداکردن نسبت به آینده، دو قدرت عمل به ما می‌دهد؛ قدرت عمل اول، آسیب‌شناسی این دانش این است. وقتی این را داریم نگاه می‌کنیم، می‌بینیم این دانش یک آسیبی دارد. فرض کنید مرحوم صاحب کفایه این آسیب را دیده که به‌هم‌ریختگی در دانش اصول فقه باعث اختلال در یادگیری می‌شود. گاهی اوقات در نشست‌های آموزشی می‌گویند: چرا فلان کتابِ شرح فارسی، بین طلبه‌ها مقبولیت پیدا کرده است؟ از حیث محتوا که کتاب همان کتاب است، اما هنر این آقا چیست؟ این آورده با یک دسته‌بندی نموداری و مرتبی توانسته در یادگیری آن به ذهن شما کمک کند. همین طوری که مثلاً فرض کنید در تقسیم‌بندی آمد و گفت آقا ما در اطلاق و تقلید یک اطلاق داریم یک تقیید داریم. اطلاق خودش یک نوع، تقیید یک نوع است. شرایط اطلاق می‌خواهد، شرایط تقیید می‌خواهد. خود این دسته‌بندی‌ها ببینید چقدر به ذهن شما کمک می‌کند که آمادگی داشته باشید. در فلسفه ذهن می‌گویند: بهترین راه برای بالابردن سرعت یادگیری کددادن به کلمات است.
این نکته را هم این جا عرض کنم ما اینجایی که الان داریم بحث هوش‌مصنوعی را می‌کنیم در قسمت های‌تک (High-Tech) هستیم های‌تک به چه معنی است؟ های‌تک به معنای بالاترین قله‌های تکنولوژی است. تعبیر فارسی های‌تک می‌شود لبه تکنولوژی. یعنی ما داریم از یک دانش و تکنولوژی صحبت می‌کنیم که چند تا دانش دیگر این‌ها در هرم به همدیگر رسیده‌اند و قرار است با همسانی به همدیگر و هم‌پوشانی نسبت به هم، این تکنولوژی را پیش ببرند. در دانش هوش‌مصنوعی انسان‌شناسی، هم انسان‌شناسی طبیعی و هم انسان‌شناسی فلسفی کارگشاست. در دانش هوش‌مصنوعی علاوه بر انسان‌شناسی، فعالیت‌های عصب مغزی انسان هم کارگشاست. تعبیر می‌کنند به علم نوروساینس (علوم اعصاب). ما باید درک درستی از ذهن و فلسفه ذهن انسان داشته باشیم تا بتوانیم در تعریف ماشین آن‌ها را به آن بدهیم.
مسئله بعدی، دانش کامپیوتر است. در دانش کامپیوتر هم قریب هشت یا نه علم مختلف باید بیایند با هم کار کنند تا بتوانند در حوزه هوش‌مصنوعی با هم فعالیت داشته باشند.
حالا بحثمان چون بحث آینده‌پژوهی است، اجازه بدهید دیگر حاشیه نرویم و برسیم به این اصل مطلب. ما وقتی در مورد آینده‌پژوهی صحبت می‌کنیم صحبت از مواردی است که ممکن است در آینده به وجود بیاید. صحبت از احتمالاتی هست که ممکن است در آینده، پیش روی ما قرار بگیرد. علاوه بر موارد امکانی و احتمالی اگر ما دقت درستی روی هدف خودمان داشته باشیم می‌توانیم موارد دلخواه را هم در آینده‌پژوهی برای این دانش تعریف کنیم. ازاین‌جهت هم بحث آینده‌پژوهی به کمک ما می‌آید.
هوش مصنوعی (Artificial Intelligence) که به‌اختصار به آن «Ai» هم گفته می‌شود، علم و مهندسی ساخت ماشین‌های هوشمند به‌ویژه برنامه رایانه‌ای هوشمند است. جان مک‌کارتی پدر هوش‌مصنوعی این تعریف را ارائه داده‌ است. به عبارت ساده‌تر هوش‌مصنوعی، روشی برای این است که یک ربات توسط رایانه کنترل شود، یعنی این رباتی که ما داریم صحبت می‌کنیم بحثش فعل نیست؛ تحت‌تأثیر روند هوشمندی قرار است عمل بکند. توسط رایانه یا یک نرم‌افزار، مشابه انسان‌های باهوش، هوشمندانه فکر کند. هوش‌مصنوعی با مطالعه نحوه تفکر مغز انسان و نحوه یادگیری و تصمیم‌گیری و عملکرد انسان در حین تلاش برای حل یک مسئله و سپس استفاده از نتایج این مطالعه به‌عنوان مبنای توسعه نرم‌افزار و سیستم‌های هوشمند انجام می‌شود.
فقه چیست؟ نشستی که ما داریم برگزار می‌کنیم «آینده‌پژوهی هوش‌مصنوعی در فرایند فقه و اجتهاد» است. فقه را از اجتهاد جدا کردم نه به این معنی که بگویم این‌ها ربطی به هم ندارند، اما دو عرصه جدا برای آینده هوش‌مصنوعی در نظر می‌گیریم. یکی را تعبیر به فقه کردم یکی تعبیر به اجتهاد. مراد ما از علم فقه، علم به احکام شرعی عملی به استناد مدارک و منابع تفصیلی مورد قبول است. این بحث فقه است، اما ما در این بحث منظورمان چیست؟ در این بحث مراد شئوناتی از فقه است که در عرصه اجتماعی و فردی ممکن است متأثر و شامل تحولات در زمینه هوش‌مصنوعی بشود؛ مثل دانش حقوق. می‌دانید که دانش حقوق رابطه تنگاتنگی با فقه دارد. اصلاً خود دانش حقوق یکی از رشته‌های بنیادینش رشته فقه و مبانی حقوق است. یعنی گاهی اوقات فرایند فقاهت شما برآیندش در حقوق آشکار می‌شود. این که شما در فقه به چه نتیجه‌ای برسید در حقوق کمک کند؛ لذا هوش‌مصنوعی هم با ورود در فعالیت‌های انسانی ممکن است در این عرصه روی فقه ما تأثیر بگذارد.
قضاوت یکی از شئون فقه است. فقیهی که در واقع با فقه آشنایی دارد، عارف به حلال و حرام است، در مرتبه قضاوت که قرار می‌گیرد، بر اساس آن دانشی که دارد قرار است عهده‌دار امر قضاوت بشود. اخیراً شما اگر در شبکه‌های مجازی جست‌وجو کنید یک آقایی آمده هوش‌مصنوعی را یاد گرفته، خودش هم وکیل است. آمده نحوه نگارش متون حقوقی با کمک هوش‌مصنوعی را آموزش می‌دهد. خیلی هم طرف‌دار پیدا کرده؛ به‌ویژه قضات و وکلا. از هوش‌مصنوعی دارد استفاده می‌کند برای نگارش متون حقوقی. یکی از واحدهایی که ما در رشته حقوق داریم، درس نگارش حقوقی است، نگارش متون حقوقی است. این که یک قاضی حکم را چگونه باید بنویسد. دقیقاً وقتی یک قاضی قرار است یک حکم را بنویسد، یک گزارشی از روند اجتهاد در مغز خودش قرار است ارائه بدهد.
این آقا را ما گرفتیم، بر اساس شواهد مطمئن شدیم که این آقا مقصر در حادثه است. حالا که مقصر شد سراغ کدام قاعده فقهی برویم؟ اگر غصب است، برویم دنبال قاعده ید. اگر ضرر است دنبال قاعده ضرر برویم. اگر فلان مسئله است، فلان مسئله. قواعد کدام دانش تخصصی است؟ قواعد فقه پزشکی است، قواعد فقه اقتصادی است، کدام قاعده را ما قرار است بیاوریم اینجا و به کار بگیریم؟ اینکه عرض می‌کنم در شئوناتی از فقه که در عرصه اجتماعی و فردی هوش‌مصنوعی می‌آید؛ مثلاً به‌عنوان یک دستیار قاضی در کنار قاضی قرار می‌گیرد و شروع می‌کند آن انشاء ذهنی قاضی را قبل از اینکه او بخواهد انجام بدهد، برایش ارائه می‌دهد. همین الان رفقا که می‌خواهند کار کنند برای کارکرد اولیه، یک نرم‌افزاری است به نام زی‌گپ (Z-Gap) همین الان شما اگر دانلود کنید به‌عنوان جایزه اولیه که شما به این نرم‌افزار استقبال کردید و از آن استفاده می‌کنید، صد تا سؤال به شما پاسخ می‌دهد. ‌یعنی شما این امکان را دارد از هوش‌مصنوعی سؤال کنید. حالا الان نمی‌خواهم ذهنتان درگیر بشود، ولی رفتید خانه این را نصب کنید. یک سؤال فقهی که مدنظر خودتان است بپرسید. فرض کنید الان اینجا همه شاگرد حضرت آیت‌الله فقیهی هستند. ببینید بحث روز درس حضرت آیت‌الله فقیهی چیست؟ آن بحث را بیاورید با مباحث هوش‌مصنوعی برایش طرح کنید. ببینید یک نکاتی به شما می‌گوید برایتان جالب خواهد بود که این، چگونه به این فهم رسیده! به این تحلیل رسیده!
یکی از عرصه‌های مهم در فقه که می‌آید به کمک اجتهاد به مجتهد کمک می‌کند مسئله موضوع‌شناسی است. الان موضوع‌شناسی به یکی از دغدغه‌های بسیار مهم فقها در قم تبدیل شده به‌حدی که می‌بینید مرکز موضوع‌شناسی احکام شکل گرفته است؛ استاد فلاح‌زاده. ما در بحث گروه پژوهش فقه پزشکی در خدمتشان هستیم. الان ما درصد الکل را در داروها نمی‌دانیم. دقت کنید درصد الکل را در داروی ادوویل نمی‌دانیم. اصلاً نمی‌دانیم این الکلی که در این دارد استفاده می‌شود، آیا آن الکلی که خوردنش ممنوعه و نجس یا نه آن الکل نیست. کدام الکل خوردنش ممنوع است و نجس؟ الکلی که اِسکار داشته باشد و مایع بالاصاله باشد. اگر هوش‌مصنوعی آمد با یک فرایند کاتالیزوری که انجام داد و آنالیز کرد و توضیح داد برای شما که این دارو سه درصد الکل دارد. این شهادتی که هوش‌مصنوعی به شما می‌دهد، چقدر برای شما ارزش دارد؟ آیا می‌شود با تکیه بر این حرف ما بیاییم در داروخانه‌ها اعلام کنیم داروهای این‌چنینی اگر یک‌وقتی این دارو بود که هوش‌مصنوعی شهادت برای ماجرا داد ‌این دارو دیگر نباید مصرف بشود؟ اگر این دارو بود ریخت روی فرش شما این فرش باید تطهیر بشود؟ این‌ها را فرض کنید ما الان اگر یک نفر یک آدم مؤمن یا یک عادل بیاید شهادت بدهد، دوتا عادل شهادت بدهند قبول می‌شود. حالا اگر هوش‌مصنوعی شهادت داد چه؟
یکی از مسائلی که ما الان داریم در حوزه راهنمایی‌ورانندگی، شهادت هوش‌مصنوعی و سرعت غیرمجاز است.
مدیر: در تشخیص موضوعات گاهی به عرف و گاهی به متخصص مراجعه می‌شود، آیا هوش‌مصنوعی جزو متخصص محسوب می‌شود؟
ارائه‌دهنده: نه، قرار است بیاید دستیار شما باشد. انسان دو تا ویژگی دارد که این دو تا ویژگی هوش طبیعی است. انسان دو ویژگی دارد که این دو تا ویژگی قدری تمرکز او را بر اخبار و گزاره‌هایی که از او صادر می‌شود، به هم می‌ریزد. گاهی اوقات ما متوجه می‌شویم اگر فلان فرد این سؤال را از مجتهد بپرسد، جواب مثبت می‌دهد، اما اگر فلان فرد بپرسد، او جواب دیگری می‌دهد. نه که خدایی ناکرده بگوییم این مجتهد تحت‌تأثیر عاطفه است، نه؛ اما این آقا بلد است چگونه صحبت کند با آن مجتهد. کلماتی که استفاده می‌کند اصطلاحاتی که به کار می‌برد، برای آن مجتهد کاملاً واضح و آشکار است. اما فلانی بپرسد، نمی‌تواند.
گاهی اوقات بعضی‌ها در درس مستشکل هستند، بعضی‌ها کمک مستشکل. این مستشکل خودش سؤال می‌کند استاد جواب رد می‌دهد. بعد این آقای کمک مستشکل می‌گوید استاد معذرت می‌خواهم منظور ایشان این است. اگر منظورش این است، قضیه یک‌جور دیگر است. پس ببینید یک جاهایی عاطفه و احساسات و هیجانات. گاهی دیده‌اید در درس، استاد فکر می‌کند این مستشکل دارد می‌کوبد، بعد یک‌دفعه یکی از پشت سر می‌گوید استاد این ناصر و مؤید شماست. همین که می‌گوید مؤید، استاد یک مقداری آرام می‌شود، چرا؟ چون آن هیجانی که او دارد برخورد می‌کند، طرف مقابل را بر می‌انگیزد، مانع این می‌شود که او درست پاسخ دهد. یک مسئله دیگر هم که وجود دارد حالا من عاطفه را که گفتم این طرفش هم بگویم. فرض کنید برادر شما افسر راهنمایی رانندگی در جاده جلوی شما را برای سرعت غیرمجاز گرفته است. چند درصد احتمال دارد که این رابطه خویشاوندی که بین شما و او وجود دارد در نوع اجرای حکم تأثیر بگذارد؟ هست واقعاً! بعضی وقت‌ها توی جاده می‌رویم افسر جلوی ما را می‌گیرد بعد متوجه می‌شود ما طلبه هستیم می‌گوید آقا چون طلبه‌ای مراعات کردم کمترین حد جریمه را برایت در نظر گرفتم. این نشان می‌دهد که او در حاکمیت خودش در صدور حکم خودش، درون موضعی که در معرض قضاوت و داوری قرار می‌گیرد، تحت‌تأثیر یک سری داده‌هاست، اما هوش‌مصنوعی تحت‌تأثیر این ماجرا نیست؛ لذا در شناخت عرف در تشخیص داده‌های عرفی، تعارف نمی‌کند.
شما وقتی به عرف می‌خواهید مراجعه کنید، تحت‌تأثیر یک سری عوامل قرار می‌گیرید. بنده چند مدتی است در مورد معیار ذبح ماکیان، پژوهش می‌کنم که یک داستان پیچیده‌ای شده است. ما چندین بار می‌خواستیم داخل کشتارگاه برویم. این‌ها از ترس این که ممکن است ما آنجا چیزی ببینیم و بعد بگوییم و ماجرا امنیتی بشود، اجازه نمی‌دهند. اگر شما همان سیستم آن‌ها را به هوش‌مصنوعی متصل کنید، اصلاً خود آن روند را برای شما گزارش می‌دهد. نیازی نیست تحت‌تأثیر یک سری مسائل قرار بگیرد. این ویژگی اول هوش طبیعی که تحت‌تأثیر عاطفه و هیجانات است.
ویژگی دوم هوش طبیعی این است که دچار غفلت و نسیان می‌شود. گاهی اوقات یک مجتهد هرچقدر هم دقیق باشد، ولی گاهی اوقات نسبت به فلان قاعده اصولی توجهش را از دست می‌دهد. این است که گاهی اوقات کسانی که رسائل و مکاسب تدریس می‌کنند، می‌بینند و مشهود است که شیخ انصاری در اصول یک نتیجه‌ای می‌گیرد، بعد می‌آید در فقه فراموش می‌کند. از آن مواردی هم نیست که الان اشکال کنید ممکن است دلیل خاص باشد نه، از آن مواردی نیست که دلیل خاص باشد. بعدها شما حواشی مکاسب یا شروح مکاسب را که مراجعه می‌کنید، می‌بینید مرحوم میرزای شیرازی و مرحوم نایینی تذکر داده‌اند استاد توجه به آن نکته نداشته است.


مدیر: گاهی هم احتیاطات است. احتیاط می‌کنند و مخالفت نمی‌کنند.
ارائه‌دهنده: عرض می‌کنم آن دلیل خاص و احتیاطی که وجود دارد نمونه عاطفه است. آن هم باز می‌شود بحث عاطفه. تحت‌تأثیر قرار دارد. اما سؤال، آیا هوش‌مصنوعی تحت‌تأثیر این‌ها قرار می‌گیرد؟ شما دارید از درگاه هوش‌مصنوعی عبور می‌کنید. یک‌لحظه با اشعه‌ای که دارد شما را بررسی می‌کند، آنالیز می‌کند. نه برادرت است، نه پدرت، هیچ نسبتی با تو ندارد. ما الان داریم از هوش‌مصنوعی در گمرک‌هایمان برای اسکن مواد موجود در کانتینرها استفاده می‌کنیم. این که دارم عرض می‌کنم یک چیز دوری نیست الان من مأمور گمرک در این نظارت خودم آیا می‌توانم بر پایه هوش‌مصنوعی تکیه کنم؟
اما بحث بعدی که ما داریم در حوزه اجتهاد است. اینجا هوش‌مصنوعی قرار است به‌عنوان دستیار فقیه باشد. جناب آقای دکتر مینایی ایشان استاد تمام هوش‌مصنوعی هستند. دیگر ما در ایران اگر صحبت از هوش‌مصنوعی می‌شود حتماً دستان توانمند دکتر مینایی در میان است. این نرم‌افزار نور هرچه هوش‌مصنوعی دارد استفاده می‌کند یک پایه طراحی‌های همین استاد بزرگوار است که اخیراً هم الحمدلله حوزه آمد از ایشان دعوت کرد یک ارتباط بسیار موفقی در این زمینه به عمل آمد. جناب آقای دکتر مینایی یک پروژه‌ای را تعریف کرده به نام پروژه نجف، در این پروژه نجف چه کار قرار است بشود؟ قرار است هوش‌مصنوعی تعریف بشود که بیاید به‌عنوان کمک‌کار مجتهد فعالیت کند. مجتهد چه کار می‌کند؟ بذل جهد و کوشش برای استنباط احکام شرعی فرعی از منابع فقه.
تصور کنید شما مجتهد هستید و می‌خواهید در یک مسئله حکم بدهید. سؤال کرده‌اند از شما در مورد مثلاً کشت جنین در دستگاه. یک فرایند موضوع‌شناسی است. شما می‌خواهید از متخصصان حتی از هوش‌مصنوعی کمک بگیرید تا موضوع را برایتان مشخص کند. حالا که موضوع مشخص شد، می‌خواهید بروید سراغ ادله. یکی از علائم اجتهاد که می‌گویند چیست؟ می‌گویند از نشانه‌های اجتهاد این است که فقیه بداند برای به‌دست‌آوردن داده‌های اولیه در مورد این مطلب دنبال کدام ابواب باید برود. حالت عادی‌اش این استاد می‌آید ابواب فقهی و ابواب اصولی که به ذهنش می‌رسد این‌ها را می‌آورد، مرتب می‌کند و بر اساس آن‌ها شروع می‌کند به بررسی‌کردن و فرایند اجتهادی که اتفاق می‌افتد تا به مرحله برآیند و حکم برسد. الان این آقای مجتهد می‌خواهد این کار را انجام بدهد. یک هوش‌مصنوعی دارد، می‌آید برای هوش‌مصنوعی تعریف می‌کند. می‌گوید: من می‌خواهم در مورد این موضوع تحقیق کنم هر ادله‌ای در مورد این داری بیان کن. (هوش مصنوعی) می‌آید بررسی را بخواهد شروع کند چه می‌گوید؟ می‌گوید آیات قرآنی این‌چنین گفتند روایات ما این‌ها را گفتند. ببینید این‌ها در آینده الان گرچه این اتفاق دارد یواش‌یواش می‌افتد، در بحث درایة النور، نرم‌افزار رجال بررسی اسناد رجالی کتب، آنجا این اتفاق افتاده است؛ هوش‌مصنوعی حتی به شما نظر می‌دهد در مورد اسناد رجالی، در مورد سند روایت به شما کمک می‌کند. اما الان آمدید و شروع کردید طبق آن داده‌های اولیه که دادید می‌آید برای شما آیات و روایت و... را بیان می‌کند. اینجایی که هوش‌مصنوعی به کمک مجتهد آمده است، از نگاه آینده‌پژوهی ما باید نگاه کنیم.
دو تا مسئله وجود دارد: یکی این که هوش‌مصنوعی چه قابلیت‌هایی دارد و مجتهد چگونه می‌تواند از این قابلیت‌ها استفاده کند؟ چگونه با این حرف بزند که جواب بگیرد. دیشب یک بنده خدایی به من زنگ زد گفت: فلانی! این مطلب را هر چه می‌گردم در اینترنت پیدا نمی‌کنم. گفتم بابا این مطلب من خیلی مطالب دیگر در موردش در اینترنت دیده‌ام. می‌گوید نیست. آمدم زدم، دیدم این موضوع، تشابه عنوانی دارد با یک موضوع دیگر در یک جای دیگر. شما الان نگاه کنید. اسم من را تا بزنید (رضا احمدوند) اولین چیزی که هوش‌مصنوعی برای شما می‌آورد مهدی احمدوند است که آهنگ می‌خواند، هیچ ربطی هم به من ندارد. اما وقتی اسم من را با کوتیشن می‌زنید (") یا داخل دو گیومه قرارش می‌دهید، هوش‌مصنوعی متوجه می‌شود که این الان فقط باید دنبال این کلمات بگردد، دنبال کلمات دیگر نگردد. کلمات مشابه هم برای شما نمی‌آورد؛ لذا به‌راحتی شما وقتی یک عنوانی دارید، یک موضوعی دارید، یا نه گاهی سرفصل‌ها را باید بلد باشی تا بتوانید به این عنوان برسید.
الان یک طرحی مرکز تحقیقات مجلس به ما سپرده است. قانون رحم اجرایی را قرار است تدوین بشود. من یک روز آمدم هرچه فکر کردم گفتم بحث رحم اجاره‌ای به کدام قاعده فقهی مربوط می‌شود؟ شاید دو سه روزی وقت من را گرفت، اما به این نتیجه رسیدم که آنچه که به دنبالش هستم، این است که بگویند رحم اجاره‌ای یک ضرورت اجتماعی است. یک خانواده الان اگر بچه‌دار نشوند، متلاشی می‌شوند. ضرورت ایجاب می‌کند که ما به این کار اقدام کنیم. همین که کلمه «ضرورت» را پیدا کردم دنبالش آمدم. اول که در جست‌وجو می‌زدم، هوش‌مصنوعی، قاعده اضطرار را می‌آورد. گفتم نه قاعده اضطرار را نمی‌خواهم دیدم خیلی قواعد دیگر را آورد تا به این رسیدم که اگر قاعده اضطرار است آن قاعده اضطراری را ما کار داریم که «الضرورة توبیح المحذورات». ذیل همین قاعده، کلمات را یواش‌یواش به هوش‌مصنوعی که دادم، دیدم شروع کرد به فعالیت. ازاین‌جهت مجتهد وقتی بداند هوش‌مصنوعی چه قابلیتی دارد، صرفه‌جویی در وقتش می‌شود.
اخیراً دو سه مورد پایان‌نامه برای دفاع به ما سپردند. دیدم طرف تکیه بر هوش‌مصنوعی کرده یک روایت خیلی خوشگلی آورده و سند داده‌، کتاب اصول کافی جلد چهار باب فلان حدیث فلان. من همین‌جوری در ذهن خودم روایت را دیدم خیلی روایت عجیبی است. گفتم اگر این باشد که دیگر ما بردیم. آن‌قدر صاف و روان حرف زده باشم. هرچه من در نرم‌افزار جامع‌الاحادیث جست‌وجو زدم، حتی به این اکتفا نکردم داخل منزل خودم نسخه چاپی کتاب اصول کافی را دارم، آن را هم آوردم بررسی کردم، هیچ اثری از این روایت نیست. یکی از آسیب‌های هوش مصنوعی، جعل روایت شد. حالا مجتهد اگر توجهی به این ماجرا نداشته باشد.
گاهی یک فقیه در کتاب خودش اشتباه کرده است. ما این را آوردیم داده‌پردازی کردیم و دادیم به هوش مصنوعی. یک مثال ساده من برایتان بزنم. من کتاب طهارت را که درس خارج می‌رفتیم، آن استاد بزرگوار ما منبع درسش را پیدا کرده بودیم که این را از این کتاب سید صادق خلخالی می‌آورد؛ لذا قبل از درس همیشه من این کتاب را مطالعه می‌کردم. بررسی که شما می‌کنید در همین کتاب آقا سید صادق خلخالی یک سندی است که رسیده به موسی بن جعفر. من نگاه کردم دیدم استاد بزرگوار متن آن کتاب را هم که برداشته، آورده نوشته موسی بن جعفر (ع). بعد نگاه کردم دیدم آقا موسی بن جعفری که اینجا آمده اصلاً ربطی به امام موسی کاظم ندارد. در داده‌پردازی‌ها اگر شما این‌ها را بدهید، دردسرساز می‌شود بعدا. گاهی فرصت نیست که، شما مثلاً ببینید گاهی اوقات فقیه یک مطلبی را برای درس خارج آماده می‌کند می‌رود بین صد نفر دویست نفر از شاگردانش مطرح می‌کند. شاگردان برجسته او بحث و مطالعه کردند، دقت کردند و تذکر می‌دهند که ‌استاد این اشتباه است. اما الان یک دفعه شب به فقیه زنگ زدند اطلاع دادند آقا ما فردا صبح وقت نداریم می‌خواهیم فلان کار را بکنیم. نظر شما چیست؟ اگر فقیه تسلط بر آسیب هوش‌مصنوعی نداشته باشد دردسرساز می‌شود. این است که می‌گوییم آینده‌پژوهی.
آینده‌پژوهی هم ناظر به امکانات و استعدادهایی است که این علم در اختیار بشر قرار می‌دهد. وقتی فقیه این‌ها را خوب بلد باشد، دیگر وقتش با یک سری مسائل هدر نمی‌رود. چرا بعضی از فقهای ما کتاب رجالی نوشتند؟ برای این که در وقت، صرفه‌جویی کنند.
خدمت یکی از معاونان پژوهش یکی از موسسه‌ها بودم خیلی مطرح خیلی نامی، متاسفانه دیدم متن سخنرانی‌اش را از هوش‌مصنوعی گرفته و آورده است. خوب است، اما به این شرط که تو هم خودت برایش وقت بگذاری. عیب ندارد هوش‌مصنوعی آمده یک چارت به شما داده، یک چارچوب به شما داده، یک قالب به شما داده، ‌اما نمی‌توانی صددرصد به آن اعتماد کنید؛ لذا باید به این توجه داشته باشید اگر قرار است ما از هوش‌مصنوعی استفاده کنیم، باید کاملاً کنترل شده به سمتش برویم. بله در آینده هوش‌مصنوعی قرار است کارها بکند، کارستان بکند، اما فقیه فریب این داستان‌ها را نمی‌خورد.


مطلبی که در بحث فقه یادم رفت می‌خواستم عرض کنم این است الان شما نگاه کنید وقتی یک قاضی یک شاهد را برایش می‌آورند، با چهار سؤال بالا پایین کردن متوجه می‌شود این دارد راست می‌گوید. دیدید در این فیلم‌ها بعضی وقت‌ها نشان می‌دهد شما دقیقاً چه ساعتی وارد خانه شدی؟ ده و بیست دقیقه؛ ده دقیقه دیگر دوباره: پس گفتی ساعت چند بود؟ ده و چهل دقیقه هم رد شده بود. جابه‌جا می‌کنند. این اختلافات و تعارض در داده‌پردازی‌ها هوش‌مصنوعی را به اختلاف می‌اندازد، به خطر وادار می‌کند.
در بحث استهلال از تلسکوپ‌هایی استفاده می‌کنیم که این تلسکوپ‌ها هوشمندند. اگر یک تلسکوپی آمد گفت هلال را دیدم. هوا ابری بود، شما هم امکانش نبود، ولی این با دقت تمام توانست ماه را ردگیری کند پیدا کند، به شما نشان بدهد چقدر ارزش دارد؟ همه آن مبانی شما باید بیاید «إذا رأیتم الشهر فلیصمه» فنی است و این رؤیت منظور چیست؟ این باید برای هوش‌مصنوعی تعریف بشود. این رؤیت، رؤیت چشم مسلح یا چشم غیرمسلح است؟
هوش طبیعی یک زبدگی دارد که از خیلی خطاها جلوگیری می‌کند، اما هوش‌مصنوعی این قابلیت را ندارد؛ لذا یکی از نیازهای مهم دانش‌پژوهان در دانش فقه، شناخت و درک درست از آینده این رشته نوپاست.
آینده‌پژوهی یکی از رشته‌های دانش استراتژیک به‌حساب می‌آید، مدیریت استراتژیک. در مدیریت استراتژیک چه‌کار می‌کنند؟ آن‌ها فقط ناظر به جنبه‌های آسیب‌شناسانه یک رشته‌ای تلاش می‌کنند. مثلاً سلاح اتمی اگر در دست یک کشوری بیفتد، چه خطری دارد؟ این آینده‌پژوهی است. الان در مورد هوش‌مصنوعی ذهن‌ها تحت‌تأثیر فیلم‌هایی که کمپانی‌های غربی می‌سازند، قرار گرفته است. القا می‌کند که هوش‌مصنوعی در آینده قرار است از اختیار بشریت خارج بشود و کنترل جامعه را به دست بگیرد؛ به‌خاطر همین قضیه خیلی‌ها الان ترسیده‌اند و وحشت پیدا کرده‌اند. فوبیای هوش‌مصنوعی داریم. ترس و دلهره دارند که اگر هوش‌مصنوعی بر جامعه سیطره پیدا کند، چه مشکلات و چه مصائبی دارد؟
اگر ما تو حوزه بخواهیم به سمت آینده برویم، به سمت آینده‌پژوهی برویم، نباید همه نگاهمان این باشد که آقا این یک خطری دارد، آقا دست استعمار در کار است، دست توطئه در کار است، دست استعمار هست، توطئه هست، هرچه هست، ولی ببینید مقام معظم رهبری می‌فرماید: فضای مجازی یک فرصت است که اگر رهایش کنید، تبدیل می‌شود به تهدید. یک فرصت است که از آن استفاده کنیم و به‌موقع بهره ببریم. هیچ مشکل و منعی ندارد؛ لذا باید به این قضیه توجه داشته باشید.
عرض کردیم که هوش‌مصنوعی قابلیت‌هایی دارد. قابلیت اول هوش مصنوعی، (Learning) یا یادگیری است. قابلیت دومش، تجزیه‌وتحلیل داده‌ها و اطلاعات است. مثال ریاضی برایتان می‌زنم؛ ما صد تا گوی داریم که هفت تا رنگ دارند. داده‌پردازی اولیه به این معنی که ما این گوی‌های قاتی‌پاتی را بدهیم به هوش مصنوعی، علاوه بر اینکه این گوی‌ها را با رنگ‌هایشان یاد می‌گیرد، این گوی سبز، این گوی زرد، تعدادشان چقدر، چند تا هستند، می‌آید این‌ها را تجزیه‌وتحلیل هم می‌کند و می‌گوید پنجاه تا گوی‌های سبزرنگ، بیست تا گوی‌های قرمزرنگ، ده تا گوی‌های فلان رنگ؛ از حیث اندازه و سایزش همه این‌ها را بررسی می‌کند و به شما اطلاع می‌دهد.
شما می‌آیید یک سری روایت را به او می‌دهید. یکی از کارهایی که در روایات خیلی از جهت فقهی ارزشمند است و هوش‌مصنوعی می‌تواند به ما کمک کند، در همین عرصه علوم حدیث است. من هم علوم حدیث شیعه و هم علوم حدیث اهل‌سنت کار کرده‌ام. من در کارکردن با نرم‌افزار المکتبةالشاملة یک اصل را یاد گرفتم که فوق العاده کارایی داشت. المکتبةالشاملة این قابلیت برایش تعریف شده که شما وقتی شاگرد را معرفی می‌کنید، استادش را برایتان بیاورد. استاد که می‌آورید، شاگردانشان را می‌آورد. خیلی از من وقت صرفه‌جویی کرد. همان کاری که ذهبی و ابن حجر عسقلانی انجام دادند، این‌ها آوردند در نرم‌افزار انجام دادند و شما با یک کلیک کاملاً سند برایتان واضح و آشکار می‌شود. البته آن هم خطا دارد؛ در کار خطاها آشکار می‌شود. من‌بعد از اینکه داده‌ها را از طریق هوش‌مصنوعی به دست می‌آورم، اولین کاری که می‌کنم یک بار می‌نشینم به‌صورت میدانی بدون این که فکر کنم، بررسی می‌کنم می‌روم در فلان کتاب ببینم این هست، اطلاعاتی که داده‌ درست است یا نه. حتی یک دانه را هم از قلم نمی‌اندازم.
هوش‌مصنوعی مثل یک موجود کر و کور و ناشنوا است. چه این دقت و هوش و ادراک را به آن می‌دهد؟ داده‌هایی که شما دارید به آن می‌دهید؛ لذا باید در حوزه داده‌پردازی دقت کرد. داده‌هایی که شما قرار است به هوش‌مصنوعی بدهید باید داده‌هایی باشد که از ارزش معرفتی بالایی برخوردار باشد. حتماً داده‌هایی باشند که قطع آفرینی می‌کند، علم آفرینی می‌کند. اگر هم قرار است به دنبال ظنون برویم، جزو ظنون معتبره باشد.
اگر شما داده‌های وهمی، شکی و ضعیف به هوش‌مصنوعی بدهید، قطعاً نتیجه‌ای که به شما می‌دهد، یقینی نیست. مرحوم علامه مظفر در روند تفکر یک تعریفی دارد می‌گوید تفکر چیست؟ حرکة الذهن من المجهول الی المعلوم یا من المعلوم الی المجهول؟ دو تا روند دارد: روند اولیه این است از مجهول به دنبال معلومات می‌رود، معلومات را که کشف کرد بعد شروع می‌کند به خلق معلومات جدید. مجهول-معلوم-معلوم. بعد همان جا تذکر می‌دهد که اشتباه و مغالطه در قیاس‌ها از دو جهت اتفاق می‌افتد، یکی از حیث مواد، یکی از حیث شکل. اگر شما به هوش‌مصنوعی داده‌های غیربرهانی دادید بعد آن وقت می‌توانید به‌اندازه برهان روی نتیجه‌ای که به شما می‌دهد تکیه کنی؟ قطعاً نه. اگر از هوش‌مصنوعی انتظار داده‌های برهانی دارید، باید مواد اقیسه هم برهانی باشد. این مواد هستند که به کمک شما می‌آید. اگر حوزه علمیه می‌خواهد در روند هوش‌مصنوعی کمک کند و پیشرفت کند الان وقتش است که در حوزه داده‌پردازی فعالیت کند. بیایند کتاب‌ها را به دست بگیرند، تلاش کنند کتاب‌ها را اگر غلطی دارد اشتباهی دارد خلطی دارد، اصلاح کنند.
گاهی اوقات من آرزویم این است اگر خداوند این توفیق را به من بدهد، فرصت کنم الغدیر علامه امینی جلد اولش را تحقیق کنم. یک وقتی یک کاری پیش آمد، دو سه جا دیدم مرحوم علامه با تکیه بر ذهن آدرس داده است. بعد شما می‌روید در کتاب‌های اهل‌سنت ببینید آن آدرس مقدار جابه‌جایی یا نه عطف بوده، مسئله این نبوده، بلکه یک چیز دیگر بوده، این نگفته نسبت‌داده‌شده به اهل‌سنت. یک نفر یک کتاب می‌نویسد، بیست نفر بعد از آن رویش تحقیق می‌کنند؛ کتاب‌های رجالی و حدیثی‌شان این‌جوری است. آلوسی و چندین نفر فقط وقت گذاشته‌اند که آن دانش‌ها را از اشتباهات و خلط پالایش کنند.
گاهی هوش‌مصنوعی در تجزیه‌وتحلیل داده‌ها اشتباه می‌کند. پسرعمویی دارم در روستا که روحانی مستقر است. یک روز از تهران پلیس فتا به او زنگ زده بودند گفته بودند تهران کارت داریم. گفت تا رسیدم در آگاهی دیدم دست‌بند زدند دست من. گفتم آقا چیست؟ گفت شما طلا فروشی دزدی کردی! گفتم آقا من طلبه تو روستا هستم. گوسفندان اجازه نمیدهند من از جایی بیام بیرون. بعد که بررسی کردند، چهره نگاری را که به هوش‌مصنوعی داده‌اند، هوش‌مصنوعی در تجزیه‌وتحلیل داده‌ها دچار اشتباه شده بود.
یکی از جاهایی که ما در فقه در آینده‌پژوهی باید به آن توجه داشته باشیم این است اگر در روند تجزیه‌وتحلیل داده‌ها دقت لازم را نداشته باشیم هوش‌مصنوعی فهم درست و عمیقی از اصطلاحات و واژگان متداول در فقه نخواهد داشت. در این صورت واژگان متشابه «یطّهّرن» یا «یطهُرنَ» اختلاف این‌ها را هوش‌مصنوعی چگونه باید برای شما تحلیل کند؟ کلمات دوپهلو، کلماتی که امام در آن‌ها دنبال بیان امری نیست «ینبغي» می‌آورد، «لا بأس به» می‌آورد. این‌ها را چگونه باید تحلیل کنید در روند هوش مصنوعی؟ اصطلاحات کنایی، پیغمبر در مورد حق طلاق می‌فرماید «الطلاق بید من أخذ بیده الساق»؛ در روند حقوقی در تحلیل داده‌های حقوقی باید یک اصطلاح دیگر به کار برد، شما نمی‌توانی این را به هوش‌مصنوعی بدهی.
هوش‌مصنوعی توان درک استعارات و کنایات را ندارد. وقتی شما می‌گویید «زیدٌ کثیر الرماد» آقای عرب است که از آن می‌فهد این زید، آدم کریمی است، ولی هوش‌مصنوعی نمی‌فهمد کثیر الرماد یعنی چه؛ لذا این‌ها دردسرساز می‌شود.
هوش‌مصنوعی می‌گوید من شبیه‌ترین مورد را پیدا کردم ولی نمی‌گوید مورد را پیدا کردم. آقا اینی که به من دادید این نمره را این کدی که به من دادید، این کد با این خیلی شبیه است، ولی نمی‌گوید این همان است؛ لذا گاهی اوقات در تشخیص هویت، دایی با خواهرزاده اشتباه می‌شوند. دایی و خواهرزاده شهید شده‌اند، در مرحله تفحص هم دایی شهید شده هم خواهرزاده، هر دو تا مفقودالاثر شده‌اند. الان این جنازه را پیدا کردیم. جنازه مال دایی است یا خواهرزاده؟ در یک سری تعارضات که قرار می‌گیرد، این‌ها باید درست بشود. این هم مسئله‌ای است که باید به آن توجه داشته باشیم.


مرحله دکترین؛ مرحله‌ای که هوش‌مصنوعی دیگر از یادگیری گذشته از تجزیه‌وتحلیل گذشته است وارد دکترین شده و می‌خواهد به شما نظر بدهد. این جا آیا می‌شود به این داده‌های دکترین هوش‌مصنوعی اعتماد کرد یا نه؟ این هوش‌مصنوعی دارد یک فرایند تفکری ارائه می‌دهد. آمد گفت شما این تعداد گوی‌ها را دارید. آن‌قدر سبز است، آن‌قدر زرد است، آن‌قدر قرمز، این‌قدرش فلان است، بعد هم می‌گوید اگر می‌خواهی این‌ها را دسته‌بندی کنی، اگر بر اساس سایز دسته‌بندی کنی، بهترین دسته‌بندی را داری، موفق‌ترین و منطقی‌ترین دسته‌بندی را داری. من می‌توانم به او اعتماد کنم یا نه؟ فتوای مرحوم کلینی را چگونه باید کشف کرد؟ از عنوان بابی که می‌دهد. عنوان باب را که می‌دهد شما از آن جا می‌توانی بفهمی که این منظورش چیست. گاهی اوقات هوش‌مصنوعی می‌آید عنوان‌بندی می‌کند ابواب را برای شما. آیا ما می‌توانیم به این عنوان‌بندی او اعتماد کنیم یا نه؟
گاهی یک مطلبی در یک موضوع دیگری کاربرد دارد، هوش طبیعی این را می‌آورد در یک موضوع دیگر هم از آن استفاده می‌کند. قاعده الزام کاربردش کجاست؟ در معاملات حقوقی. وقتی طرف مقابل شما مخالف شما و غیر مذهب شماست. با شما آمده قرارداد بیع بسته است. چگونه او را به انجام بیع ملزم کنیم؟ قاعده الزام می‌گوید بر اساس همان که اعتقاد داری، بیا عمل کن. حضرت آیت‌الله فاضل استاد ما قاعده الزام را در عبادات هم استفاده کرد. حضرت آیت‌الله خویی چگونه از خلاقیت ذهنی استفاده می‌کند و هوش‌مصنوعی فاقد این خلاقیت است. در مورد حضور اجتماعی زنان در جامعه، خیلی استدلال‌ها و ادله آوردند. بعضی‌ها گفتند؛ چون خانم‌ها باید در منزل نماز بخوانند، پس حضور اجتماعی آن‌ها ممنوع است. چون خانم‌ها از جهاد معاف شده‌اند، پس حضور اجتماعی آن‌ها ممنوع است. چون خانم‌ها شهادتشان این‌گونه است، نتیجه گرفتند. آقای خویی وقتی به این بحث می‌رسد، مدعی است که هیچ‌کدام از این ادله دلالت بر حرمت ندارد. با قطعیت تمام ادله‌ای که دیگران بر حرمت حضور اجتماعی زنان آوردند را رد می‌کنند، اما در آخر به یک چیزی می‌رسند. آقای خویی می‌گوید من یک خلاقیتی در فقه دارم، آن خلاقیت به من کمک می‌کند. من از شارعی که نماز به آن مهمی را آمده گفته بر خانم‌ها نماز جماعت واجب نیست، نماز میت واجب نیست، نمازجمعه واجب نیست، جهاد بر خانم‌ها واجب نیست؛ از این‌ها متوجه می‌شوم. ما به آن «مذاق شریعت» می‌گویم. در مذاق شریعت می‌گوید به مزاج شارع من نمی‌خورد که بخواهد حکم به جواز این عمل بدهد. او ادله را گفت مطابقت و دلالت ندارند، ولی از آن‌ها لازم‌گیری می‌کند. آیا هوش‌مصنوعی می‌تواند لازم‌گیری کند؟ نه؛ هوش‌مصنوعی تنها کاری که می‌تواند بکند این است یک تحلیل می‌کند، تجزیه می‌کند، ولی احتمال خطایش خیلی بالاست.
مدیر: فعلاً این‌گونه است یا بعداً هم همین است؟
ارائه‌دهنده: ببینید الان این زبان موجودی که ما داریم، قدرت هم‌پوشانی این اشکالات را ندارد. هوش مصنوعی خلق شده و کارش معلوم شده است. الان تنها چیزی که ما داریم این است که در حوزه داده‌پردازی و زبان ارتباط باهوش مصنوعی آیا می‌توانیم زبانی کشف کنیم که داده‌های متشابه، داده‌های دوگانه، داده‌هایی که فاقد دلالت هست را هم برای او تعریف کنیم تا او بتواند از این‌ها نتیجه بگیرد یا نه؟ به نظر من باید در این بحث هوش‌مصنوعی حتماً به این مطالب توجه داشته باشید. بی‌توجهی به این‌ها، ضربه می‌زند. ضربه‌اش این است که گاهی اوقات نه فقط بحث هوش‌مصنوعی، در خیلی از مسائل دیگر متأسفانه بعضی آقایان گمان کردند که اگر یک جایی بنشینیم و ارتباطمان را با جامعه قطع کنیم، در جامعه ارتباط نداشته باشیم، این فقاهت است. فقاهت این نیست. واقعاً گاهی اوقات فقاهت یعنی فهمیدن درد و دغدغه مردم. این است که می‌گویند فلان فقیه تا قبل از اینکه به حج برود، نظرش در مورد احکام یک چیز بود، وقتی از حج برگشت یک چیز دیگر شد. خیلی مهم است.
سؤال: کتاب در این زمینه می‌توانید معرفی کنید؟
ارائه‌دهنده: آقای مینایی چندین کتاب دارند. یکی از کتاب‌هایی هم که در این زمینه تقریباً می‌تواند یک مقداری به شما کمک کند، «تعریف الگوریتم‌های اجتهاد» است که آقای عبدالمجید واسطی نوشته است. هر دو جلدش را این بزرگوار به‌صورت رایگان در اینترنت در اختیار قرار دادند.
مدیر: استاد زحمت کشیدید، ممنون. فقط الان دوستان در حوزه پژوهش و فقه دارند فعالیت می‌کنند. شما نرم‌افزار زی‌گپ را معرفی کردید. چند تا نرم‌افزاری که می‌شود به آن اعتماد کرد که بتوانند دوستان استفاده کنند هم باز اگر در خاطر هست که بفرمایید؟
ارائه‌دهنده: حداقل ده تا می‌شود معرفی کرد. الان نرم‌افزار چت‌جی‌پی‌تی خود گوگل هست، جمینی هست، آنلاین قابل‌استفاده است، شما به اینترنت وصل بشوید قابل‌استفاده است. منتها آن هوش‌مصنوعی که من نگاه کردم دیدم از لحاظ زبانی فهم درستی نسبت به کلمات فارسی دارد همین زی‌گپ است. فعلاً این مدنظر من است. بقیه چون امکان این که متوجه منظور ما نشوند خیلی هست. این برنامه فقهی نیست، یک نرم‌افزار هوش‌مصنوعی است که داده‌های فارسی دارد. شما استفاده کنید از آن، متوجه می‌شوید.
مدیر: حالا چت‌جی‌پی‌تی هست، خیلی هم استفاده جهانی دارد. طلاب برای تحقیقاتشان چقدر می‌توانند روی آن اعتماد کنند؟ در چه حدی می‌توانند از آن استفاده کنند؟
ارائه‌دهنده: ببینید من خدمت بعضی از اساتید حوزه هم که به ما زنگ زدند و گفتند ما هوش‌مصنوعی می‌خواهیم که با آن کتاب بنویسیم، گفتم من در این باره اعتماد نمی‌کنم.
مدیر: پس تا چه حد نگاه کنند و در چه زمینه‌ای استفاده کند؟
ارائه‌دهنده: خب عرض می‌کنم ببینید این چت‌جی‌پی‌تی هم که شما می‌خواهید استفاده کنید، برای به‌دست‌آوردن مایندمپ (نقشه ذهنی) مناسب است. یکی از مهم‌ترین کارهایی که پژوهشگران قبل از ورود به موضوع باید انجام بدهند چیست؟ به‌دست‌آوردن ساختار ذهنی. شما از او استفاده کنید؛ مثلاً الان عنوان این نشست را ما به هوش‌مصنوعی بدهیم و بگوییم در مورد این موضوع، یک سری سرفصل‌ها به من بده. او می‌آید برای شما شروع می‌کند یک سرفصل‌هایی در اختیارتان قرار می‌دهد. شما این‌ها را در اختیار می‌گیرید، چیزهایی هم که خودتان به ذهنتان می‌رسد در کنار این استفاده می‌کنید. این زی‌گپ هم که من اصرار دارم هم ارزان است، هم فهم درستی دارد. بعضی از این‌ها من نفهمیدم یک سری اطلاعات را برای چه می‌خواهند. الان مثلاً شما از هوش‌مصنوعی می‌خواهید استفاده کنید، این زی‌گپ یک شماره کاربری با یک شماره موبایل به آن بدهید، 100 تا سؤال به شما پاسخ می‌دهد. از آن سؤال کنید، اما بعضی‌هایشان را دیدم کد ملی می‌خواهد. بعضی‌هایشان را دیدم یک چیزهای دیگر می‌خواهد که نفهمیدم علتش چیست.
در حوزه امنیت اطلاعات و آی‌تی، من فعلاً نظرم این است که این لپ‌تاپ من به اینترنت وصل است، ولی لپ‌تاپ اصلی‌ام را هیچ‌وقت به اینترنت وصل نکنم.
مدیر: حالا چت‌جی‌پی‌تی و جمینی و این‌ها که کد ملی نمی‌خواهند.
ارائه‌دهنده: من نرم افزارهای داخلی را دارم عرض می‌کنم. داخلی‌هایی که این مسئله را دارند، ما آن نکته‌ای که خدمتتان عرض کردم این بود. فعلاً به نظر من از همین زی‌گپ استفاده کنید. کارایی دارد. خیلی دیگر هم هست. همین الان شما بزنید شاید نزدیک ده تا دوازده تا می‌آورد، ولی آن که دیدم خوب زبان فقهی و حقوقی ما را متوجه می‌شود همین است.
مدیر: الان شما فرمودید که در مرکز نور کارهایی انجام شده، الان هوش‌مصنوعی در درایةالنور استفاده شده؛ این اتصال کتابخانه‌ها به همدیگر و بتواند تحلیل بکند، این کار را دارند انجام می‌دهند یا نه؟ مرکز قائمیه دارد این کار را انجام می‌دهد.
ارائه‌دهنده: بله در گذشته مقداری فعالیت داشتم. مرکز نور در دو عرصه هوش‌مصنوعی استفاده می‌کند: یکی در عرصه جست‌وجوی نرم‌افزاری شما؛ وقتی در نرم‌افزار جامع فقه جست‌وجو می‌زنید جست‌وجوهای مختلفی دارد. جست‌وجوی ساده‌اش همین است که شما یک کلمه را بدون هیچ علامت اضافی به آن بدهی و یک کلمات شبیه این برای شما بیاورد. اما گاهی اوقات شما یک موضوعی دارید که ممکن است این کلمات در کنار هم استفاده نشده باشند. فقط این کلمات ممکن است با یک فاصله شما با جست‌وجوی عطفی ما به آن می‌گوییم یک علامتی شبیه G (&)است. اگر از جست‌وجوی عطفی استفاده کنید باز متوجه می‌شوید که نوع جست‌وجویش خیلی پیشرفته‌تر می‌شود.
مدیر: این جست‌وجوی ساده است. ببینید الان سامانه‌ها دارند چه‌کار می‌کنند مثل قائمیه، من با آن‌ها صحبت کردم این است که می‌خواهند بگویند آقا ما این کتاب‌ها را متصل به هم می‌کنیم، شما یک داده‌ای که می‌خواهی، تحلیل می‌کند در بین همین کتاب‌ها و تحلیلش را به شما می‌دهد و جایش را هم نشان می‌دهد.
ارائه‌دهنده: الان دارند سامانه‌پژوهی‌ها را کار می‌کنند. ما یک بحث داریم تحت عنوان مشابهت‌یابی در متون که سامانه‌ «سمیم» دارد این کار را انجام می‌دهد. مسئله‌ای که الان در این برهه‌ای که ما داریم صحبت می‌کنیم، اگر شما بخواهی کار کنی؛ چون در حوزه داده‌پردازی نقص دارد، باید حتماً فعالیت‌های خودت را به آن ضمیمه کنی. بله ممکن است یک وقتی اگر ما می‌گفتیم یک کامپیوتری آمده که با آن حرف می‌زنی و می‌نویسد، خیلی تعجب می‌کردند، اما الان محقق شده است. کتابخانه‌هایی که بیاید با توجه به موضوع برای شما سرچ کند کاری ندارد عنوان کتابش چیست. شما موضوع را وقتی به آن می‌دهی آن می‌آید بر اساس این موضوع شروع می‌کند برای شما تجزیه‌وتحلیل داده‌ها. سامانه پژوهشیار هم هست. پژوهیار و پژوهشیار که آمده، اما این هم نقص دارد. حقیقت در خیلی از بحث‌ها من از آن استفاده کردم و دیدم اطلاعاتش خطرناک است. با طناب آن‌ها بخواهی بروی چاه، معلوم نیست در آینده چه به سرت می‌آید.
مدیر: استاد محترم فرمودید در فقه داشتید صحبت می‌کردید. آیا این فقه منظورتان از این موضوع، عنوان عامی است که شامل بحث اصولی و این‌ها هم می‌شود، یا اصول را در بحث اجتهاد مطرح می‌کنید؟
ارائه‌دهنده: ببینید یک سری اصول بین مجتهد و مقلد بود، قابل‌استفاده هست. این‌ها را ما می‌توانیم در عرصه فقه که من عرض کردم این‌ها را بیاوریم. الان در بحث نگارش حقوقی یک سری اصول و ضوابطی دارند.مثلاً بر اساس اصل احتیاط، در باب دماء و فروج باید احتیاط رعایت بشود. این اصول در بحث اصولی یک‌جور نمایش دارد، در مباحث اجتهادی یک‌جور. همین باعث شد که ما آمدیم بحث را کردیم دو قسمت؛ یک قسمتی که فقه بالمعنی الاعم است، یعنی در گستره عمومی فقه، در محیط جامعه، گاهی اوقات خود شماها ممکن است در موضوع‌شناسی نیازمند به کار فقهی باشید. گاهی اوقات قاضی ممکن است در یک کاری نیازمند باشد. گاهی اوقات وکیل، گاهی اوقات حتی یک تاجر.
الان یکی از مسائلی که خیلی شدید به دنبالش هستم، سیستم پاسخ‌گویی آنلاین به سؤالات شرعی است. اخیراً هم خود مرکز ملی پاسخ‌گویی آمده از یک هوش‌مصنوعی رونمایی کرد که به‌صورت آنلاین قدرت پاسخ گویی دارد و حتی گفتاری صحبت می‌کند با شما. اما آن خلأ هنوز هست؛ ما اول یک دانش هستیم.
شیخ انصاری در قطع و ظن یک صحبتی که می‌کند: ما در اصول فقه به دنبال حجیت هستیم. شاید نتوانیم عالم واقع را درک کنیم، ولی این که به آن مرحله حجیت برسیم من به نظرم هنوز داده‌های هوش‌مصنوعی به آن مرتبه حجیت نرسیده که بشود به آن اعتماد کرد. گرچه می‌گویند دارد حرکت می‌کند، خوب پیشرفت کرده، ولی این خالی از این نیست که شما اگر بخواهید از هوش‌مصنوعی استفاده کنید، باید خودتان هم یک فعالیت‌هایی در کنارش داشته باشید.


مدیر: تشکر استاد محترم، زحمت کشیدید وقت گذاشتید تشریف آوردید مؤسسه دارالثقلین امام عصر(عج). از وجودتان استفاده شد. ان‌شاءالله اگر زمینه‌های بعدی هم باشد، خدمت شما هستیم که از وجودتان استفاده کنیم. تشکر می‌کنم از دوستانی که تشریف آوردید، زحمت کشیدید. خدمت شما هستیم. دعوت می‌کنم از جناب حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر علی‌اصغر، سیفی مدیر مؤسسه دارالثقلین امام عصر(عج) تشریف بیاورند اینجا و لوح سپاسی هست که خدمت شما تقدیم کنند. صلوات ختم بفرمایید.

گالری تصاویر محصول
تصاویر
بیشتر