در اولین جلسه از سلسله نشست های فقه معاصر بررسی شد
حکم خرید، فروش و استخراج پول رمزپایه دیجیتال
اولین جلسه از سلسله نشست های فقه معاصر با موضوع بررسی «خرید، فروش و استخراج پول رمزپایه دیجیتال» در مؤسسه فرهنگی دارالثقلین امام عصر(عج) زیر نظر آیت الله محسن فقیهی با حضور ارائه دهنده بحث، حجت الاسلام والمسلمین مرتضی ترابی، استاد حوزه علمیه قم و پژوهشگر مؤسسه آموزشی تحقیقاتی امام صادق(ع) و ناقد این نشست علمی، حجت الاسلام والمسلمین جواد عبادی عضو شورای سیاست گذاری مرکز راهبری اقتصاد مقاومتی حوزه های علمیه، مدیر مؤسسه فقه اقتصادی طیبات و استاد حوزه علمیه قم برگزار شد که حاصل این نشست تقدیم خوانندگان ارجمند میشود.
حجت الاسلام والمسلمین مرتضی ترابی
پول های دیجیتال رمزپایه سابقه طولانی ندارند، اولین پول دیجیتال رمزپایه (بیت کوین) در سال 2009 میلادی به وجود آمد. البته گاهی رمزپایه، گاهی رمزنهاد، گاهی رمزارز و در انگلیسی Cryptocurrency گفته میشود.
پیشینه پول
پول یکی از محوری ترین عناصر اقتصاد و باعث تحول در زندگی اقتصادی بشر است. پول در طول تاریخ شکل گیری خود با مشکلاتی روبرو شد که بشر آن را طی مراحلی رفع کرده است. ابتدا پول کالایی، بعد پول فلزی، سپس پول نماینده، بعد پول فیات (اسکناس های اعتباری فعلی) و سپس پول الکترونیک عرضه شد. آخرین دوره پول همان رمزارزها است که حدود یازده سال پیش ایجاد شد و به سرعت در حال گسترش است. این نوع پول چون پاسخگوی نیاز های مهم و رفع کننده اشکالات مهم در زمینه پول است، پیش بینی میشود با آگاهی که از مزایای این پول، بشر به این پول گرایش خواهد داشت و این پول جایگزین پول موجود خواهد شد.
اکنون ارزش بازاریِ فقط یک پول رمزپایه بیت کوین حدود هزار میلیارد دلار است. البته بیش از پنج هزار رمزارز ایجاد شده و حدود دویست نوع آن فعال است و در بازار، روی آنها معاملات انجام میگیرد.
ما باید به این مسئله اهتمام بورزیم و این موضوع را نادیده نگیریم. این واقعیتی است که نمیشود آن را نادیده گرفت؛ چون ممکن است عقب بیفتیم. خروجی مباحث ما در این جلسه و جلسات دیگری که ان شاءالله دراین باره برگزار میشود، طبق ادله شرعی که بررسی شده و مبانی فقهی، خریدوفروش و استخراج بیت کوین و رمزارز ها اشکال ندارد؛ بلکه ساخت رمزارزهای نو، واجب کفایی است و مهندسین مسلمان هرچه زودتر خودشان باید پایه گذار چنین پول های رمزپایه باشند. اگر عقب بیفتیم و دیر حرکت کنیم سرمایه ها به پول های رمزپایه دیگر جذب میشود و سود عظیمی نصیب کفّار خواهد شد.
مباحث ما چهار محور دارد: 1- ماهیت موضوع؛ 2- بررسی حکم خریدوفروش؛ 3- بررسی حکم استخراج؛ 4- بررسی حکم ایجاد و ساخت رمزارزهای جدید. ما در این جلسه فقط محور اول را بررسی میکنیم. محور اول هم دارای چند موضوع است که فعلا فقط درصدد اثبات مالیت رمزارز هستیم.
تبیین ماهیت موضوع
نیاز داریم سه مفهوم را تبیین کنیم تا به ماهیت رمزارزها برسیم. سه مفهومِ «پول»، «مال» و «رمزارز» به هم وابسته هستند و باید تبیین شوند. اگر در تبیین این ها به این نتیجه برسیم که رمزارز هم مال است مسئله حل میشود. تا جایی که من جمع آوری کرده ام در خریدوفروش رمزارزها هشت اشکال شده است که غیر از دو اشکال، بقیه اشکالات خیلی ضعیف هستند. یکی از دو اشکال عمده این است که این ها مال نیستند درحالی که مبیع باید مال باشد و اشکال دیگر این که خریدوفروش این ها همراه با غرر است به دلیل گستردگی مباحث در این جلسه فقط به تبیین مالیت رمزارزها میپردازیم.
ماهیت مال
مال موضوع احکام است و آیات و روایات زیادی در مورد مال داریم؛ پس باید مال را بشناسیم. شارع هم در این موضوع، نه مفهوم مال را ایجاد کرده و نه مثل بلوغ، در آن قید خاصی ایجاد کرده است؛ پس مال به همان معنای عرفی، موضوع حکم قرار گرفته است.
بر اساس مجموع فرمایش و تحقیقات فقهای عظام مانند علامه(ره) در تذکره، شیخ انصاری(ره) در مکاسب، محقق نائینی(ره) در تقریرات، محقق ایروانی(ره) در حاشیه مکاسب، مرحوم حکیم(ره) در نهج الفقاهة، محقق خویی(ره) در مصباح الفقاهة، مرحوم امام؟ق؟ در کتاب البیع و دیگر بزرگان، مال عبارت است از چیزی که دارای ویژگی های زیر باشد:
1. منفعت عقلایی داشته باشد. عقلا سعی برای به دست آوردن چیزی که منفعت ندارد را عاقلانه نمیدانند.
2. مورد رغبت باشد و عقلا برای به دست آوردن آن، ثمن بذل کنند.
تذکر: رغبت غیر از منفعت است؛ چون ممکن است چیزی مورد رغبت باشد ولی هیچ گونه منفعتی نداشته باشد؛ مانند سیگار که اگر اثبات شود هیچ منفعتی ندارد به جهت دارا نبودن منفعت عقلایی، مال نیست؛ پس خریدوفروش آن در فرض مذکور اشکال خواهد داشت. یا مانند چیزی که شخص، علاقه شخصی به آن علاقه دارد ولی عقلا برای آن نفعی قائل نیستند.
3. ندرت و کمیابی نسبی داشته باشد. چیزی که فراوانی مطلق دارد مال نیست؛ مانند هوا و نور خورشید با این که منفعت عقلایی دارد و مورد رغبت است ولی به جهت فراوانی مطلق، مال نیست.
4. قابل اختصاص باشد؛ پس چیزی مانند ستارگان و کرات آسمانی که قابلیت اختصاص به شخص یا کشور ندارد مال نیست.
5. شرع، منفعت اصلی آن را مورد نهی خاص قرار نداده باشد؛ مانند خمر یا آلات قمار که مورد نهی خاص، واقع شده است.
پس مال چیزی است که منفعت عقلایی دارد، مورد رغبت مردم، برخوردار از ندرت نسبی و قابل اختصاص است که شرع منفعت اصلی آن را نهی نکرده است؛ بنابراین مال شامل بیت کوین و سایر رمزارزهای موردقبول مردم میشود؛ چراکه دارای منفعت است؛ یعنی وسیله مبادله، ذخیره و سنجش ارزش مادی است چنان که اسکناس هایی که دولت ها منتشر میکنند، منفعت عبارت از همین جهات است. همچنین مورد رغبت است، ندرت نسبی دارد و قابل اختصاص است و شرع نیز مانند خمر از آن نهی نکرده است.
البته باید توجه داشت که منفعت در اینجا منفعت اعتباری است؛ یعنی با اعتبار عقلا رمزارز این ویژگی ها را دارد. منفعت ذاتی دیگری ندارد و ازاین جهت با اموال دارای منفعت ذاتی تفاوت دارد ولی مسلّم است که منفعت اعتباری هم جانشین منفعت حقیقی در مالیت میشود وگرنه پول اسکناسی که دولت ها منتشر میکنند نیز منفعت ذاتی ندارند بلکه منفعت آن اعتباری است.
بنابراین یکی از مهم ترین اشکالات جواز خریدوفروش رمزارزها (مالیت نداشتن) رفع شد اما اینکه ممکن است بعدها از مالیت بیافتد، به هیچ وجه ازنظر شرعی نفی مالیت فعلی آن را نمیکند. اشکال مهم بعدی مسئله غرر و جهل به ماهیت است که باید آن را در جلسه مستقلی بحث نمود. آنچه ما در این جلسه اثبات کردیم این است: تعریفی که فقها و اهل لغت از مال دارند قطعا بر رمزارزهایی مانند بیت کوین صدق میکند.
حجت الاسلام والمسلمین عبادی
ضمن تشکر از جناب حجت الاسلام والمسلمین ترابی برای تحقیق خوبی که در زمینه رمزارزها بیان کردند ولی به اندازه اقتضای جلسه و فرصت موجود، مطالبی را عرض میکنم:
انواع رمزارزها
نکته اول: ابتدا اجازه دهید رمزارزها را به دو دسته قانونی و غیرقانونی تقسیم کنیم:
1. رمزارز قانونی آن است که بانک مرکزی آن را تولید کند و به عنوان پول در اختیار اقتصاد قرار دهد یا رمزارزی خارجی را مانند سایر ارزها به عنوان پول تأیید کند.
2. رمزارز غیرقانونی آن است که از سوی بانک مرکزی تأیید نشده یا منع شده است مانند بیت کوین، اتریم و تقریبا همه رمزارزها.
درحال حاضر بانک مرکزی کشور هیچ رمزارزی را تأیید نکرده است. البته در خبرها آمده است بانک مرکزی ایران رمزارزی با عنوان «آریا کویین» تهیه کرده ولی فعلا خبری از انتشار آن نیست؛ بنابراین در مباحثه امروز، فرض بر این است که معاملات رمزارزها غیرقانونی است. البته سندی من دیدم که در آن بانک مرکزی معامله رمزارزها با صرافی هایی که از سوی بانک مرکزی مجوز دارد را قانونی دانسته است همچنین استخراج آن منوط به داشتن مجوز از وزارت صمت را پذیرفته شده است اما در نوشته جناب استاد ترابی هم ظاهرا فرض بر این است معاملات این ها قانونی نیست.
بررسی مباحث فقهی رمزارزها
نکته دوم: مباحث فقهی مربوط به رمزارزها را باید در دو سطح فردی و اجتماعی بررسی نمود. در سطح فردی پرسش مکلف فردی مطرح میشود برای مثال در مورد بیت کوین، پرسش شرعی منِ مکلف این است که آیا میتوانم رمزارز استخراج کنم؟ آیا میتوانم بیت کوین خریدوفروش کنم؟
این گونه پرسش ها که به فعل مکلف برمی گردد بیشتر با عناوین فقهی اولیه بررسی میشود؛ مثلا معامله رمزارزها تحت عنوان چه قراردادی است؟ اگر تحت عنوان عقد بیع باشد (که هست) آیا شرایط موضوع معامله بیع را دارد؟ طبیعتا باید شرایط موضوع قرارداد از قبیل مالیت داشتن، معلوم بودن و ... بر رمزارزها تطبیق داده شود تا احکام آن مشخص شود. یا در زمینه استخراج رمزارزها باید دید کاری که ماینر انجام میدهد واقعا کار محترمی است که طبق قاعده احترام، ماینر را مستحق اجرت نماید یا نه؟
اما در سطح اجتماعی شاید مهم ترین پرسش این باشد که آیا این ها پول محسوب میشوند؟ آیا میتوان آنها را مانند ارزهای خارجی فیزیکی مثل دلار محسوب کرد؟
نکته سوم: وقتی درباره پول صحبت میکنیم که وسیله مبادله، حفظ ارزش و معیار سنجش است، مسئله از سطح فردی خارج میشود. اگر من نقش پولی را چاپ کنم، تا آن را به عنوان پول در معاملات استفاده نکرده ام، اشکالی ندارد؛ این کار جنبه فردی دارد و فی نفسه اشکالی ندارد. هرکسی آزاد است و میتواند کاغذهایی را به شکل پول چاپ کند اما وقتی آن را به عنوان پول به بازار تزریق میکنم و توانستم با تبلیغات آن را بین مردم اعتبار ببخشم، موضوع از سطح فردی خارج میشود؛ زیرا میخواهم با این کاغذها در بازار معامله کنم، مال مردم را خریداری کنم یا اجرت خدمات مردم را بپردازم؛ بنابراین فقط بحث فردی نیست و نمیتوانیم موضوعات عمومی را صرفا با نگاه فردی بررسی کنیم.
برخی موضوعات هم با عناوین اولیه و هم با عنوان ثانوی بررسی میشوند؛ مثلا استفاده و خریدوفروش تریاک درست است یا نه؟ با عنوان اولی میگوییم فی نفسه اشکال ندارد. یا خریدوفروش اسلحه که ترکیبی از فلز است، فی نفسه اشکالی ندارد اما اگر این پرسش ها را در بُعد اجتماعی بررسی کنیم، میگوییم: خریدوفروش تریاک فلان مضرات اجتماعی را دارد؛ پس با عنوان ثانوی اشکال دارد.
در برخی موضوعات، مانند پول اعتباری، جنبه اجتماعی به شدت بر جنبه فردی غلبه دارد و نگاه فردی به آن صحیح نیست؛ مثلا امنیت کالایی عمومی است، شخص نمیتواند کارهایی انجام دهد و بگوید من برای حفظ امنیت خودم، میخواهم امنیت دیگران را به خطر بیندازم؛ مثلا دور خانه اش را مین گذاری کند و بگوید من امنیت خودم را حفظ میکنم. امنیت کالایی عمومی است که در سطح فردی نمیتوانیم در مورد آن صحبت کنیم. پول هم کالایی عمومی است، اساسا در سطح فردی نمیشود درباره آن صحبت کرد.
اگر کارکردهای پول را همان سه موردی بدانیم که استاد ترابی به درستی فرمود، نمیتوان پذیرفت که هرکسی بتواند پول چاپ کند. پول انگاری رمزارزها نیز شبیه چاپ پول است؛ چنان که خلق پول نیز مانند چاپ پول است. بله گاهی نهاد پولی کشور هنگام نیاز، پول چاپ کرده و به اقتصاد تزریق میکند اما وقتی بانکی پول چاپ کند یا فردی رمزارزی را راه اندازی کرده و آن را به عنوان وسیله مبادله، معیار سنجش و حفظ ارزش قرار میدهد اینجا پرسیده میشود که اعتبار این پول یا ارز از کجا است؟ این که بعضی از مراجع عظام تقلید ازجمله آیت الله العظمی مکارم شیرازی خلق پول توسط بانک ها را «أکل مال به باطل» گفته اند به نظر میرسد شامل رمزارزها هم میشود؛ چون معیار هر دو یکی است.
گاهی بانک مرکزی میبیند دولت کسری بودجه دارد، پول چاپ میکند و خلق پول میکند، منافع این کار به جیب عموم مردم میرود، یا مثلا فرض کنید بازار عراق و سوریه روی ایران باز شده و ما هراندازه که تولیداتمان را بالا ببریم رشد اقتصادی کشور بالا میرود اما پول نداریم، پس بانک مرکزی پول چاپ کرده، خلق پول میکند و به بنگاه اقتصادی تزریق میکند. بنگاه اقتصادی تولیدش را بالا میبرد و درآمد ملی و رشد اقتصادی بالا میرود و منافع این صادرات درمجموع به کل کشور میرسد، این خلقِ پول مدیریت شده مانعی ندارد.
اما وقتی بانکی تجاری مثل همه شرکت های خصوصی سهام دار دارد و طبیعتا آنها هم دنبال سود هستند، به برکت این دستگاه ها، کیبورد ها و عدد ها در قالب کارت اعتباری پول چاپ میکند و شرکت هزارمیلیاردی را میخرد، آن وقت ما بیاییم با بحث های فقهی صرفا فردی به موضوع نگاه کنیم تأثیرش این میشود که سه هزار هزار میلیارد نقدینگی که سه درصد آن فقط پول اسکناس چاپ شده است به جامعه تزریق میشود. وقتی نقدینگی بالا رفت، تقاضا نسبت به کالا بالاتر میرود، تقاضا که بالاتر رفت اگر عرضه جوابگوی این تقاضا نباشد تورم بالا میرود، تورم که بالا رفت، سودش را بانک به برکت خلق پول میبرد اما مضراتش را باید جامعه متحمل شوند که دقیقا جلوی چشم ما است.
ما نه از تحریم ضربه میخوریم و نه چیز دیگری، اکنون مشکل ما نقدینگی بی رویه و خلق پولی است که توسط نظام بانکی صورت میگیرد که باید فساد و بی تدبیری بخش مدیریتی کشور را نیز به آن افزود. این خلق پول مضر همه در بستر های قانونی صورت میگیرد و حداقل این بانک ها زیر نظر بانک مرکزی و مرجع پولی کشور قرار دارند.
حال فرض کنید پول توسط افرادی غیر از بانک خلق شود آن هم به نحوی که اصلا قابل کنترل و رصد توسط بانک مرکزی نباشد، چه اتفاقی میافتد؟ موضوع زمانی بدتر میشود که آن فرد یا افراد، خارج از ایران باشند و احتمال توطئه کشورهای استکباری هم داده شود.
خانم کاسپرسکای که مدیر شرکت بسیار بزرگی به همین نام است میگوید: بررسی های ما نشان میدهد با توجه به این که سیطره دلار توسط کشورهای مختلف در حال از بین رفتن است. بیت کوین توسط نهاد های پولی و امنیتی امریکا راه اندازی شده و خود آمریکایی ها به نام های مجهولی مانند ساتوشی ناکاموتو و غیره، این رمزارز ها را راه اندازی کرده اند تا به سلطه اقتصادی خود بر جهان مانند آنچه با آقایی دلار داشتند، تداوم بخشند.
البته رمزارزها منافعی دارد که اگر تحت نظارت مرجع پولی باشد، مانعی ندار؛ مثلا اکنون در تحریم ها نمیتوانیم به مبادلات پولی بین المللی بپردازیم اما از طریق بیت کوین و رمزارزها میتوانیم این کار را انجام دهیم. فناوری رمزارزها و عدم تمرکزی که گفته میشود، منظور این است که در بانک مرکزی تمرکز پیدا نکرده است. دولت های استکباری نمیتوانند مبادلات ما را رصد کنند پس نمیتوانند جلوی آن را بگیرند و برای شرایط تحریم ابزار خوبی جهت مبادلات تجاری یا غیرتجاری محسوب میشود ولی منفعت داشتن توجیه گر پول یا ارز بودن آن نمیشود. اگر قرار باشد هرکسی بتواند اعتباری خلق کند و با آن کالا تهیه کند این فرد دارا شدنش به چه جهت است؟ فقط به خاطر این که پولی را چاپ کرده یا رمزارز به وجود آورده است؟ آیا از منظر شرعی ما میتوانیم این را با «الناس مسلطون» یا «اوفوا بالعقود» تصحیح کنیم یا نه؟
رمزارز نه ویژگی های پول را دارد نه ویژگی های مال
مسئله دیگری که درباره رمزارز مطرح است مال محسوب شدن آن است. وقتی عقلا به چیزی رغبت پیدا کنند، حاضرند که برای آن پول بدهند و از سوی شرع مقدس منعی برای آن ذکر نشده باشد، موضوع «مال» محسوب میشود و میتواند معامله شود.
مراد از رغبت عقلا به رمزارز؛ کدام عقلا است؟ اگر منظورتان مردم عادی است که اگر پست ترین کالا ها را از طریق بستر های تبلیغاتی، تبلیغ کنید، مردم برای آن صف میبندند، رغبت پیدا میکنند و حاضرند برای آن پول بدهند؛ چون فکر میکنند دو روز دیگر فلان مقدار پول خواهد شد. ما این را نفی نمیکنیم که مردم اکنون رغبت پیدا کرده و حاضرند در مقابل رمزارز پول بدهند، اما آیا این معیار برای مال بودن میشود؟
درباره واژه مال، تعاریف مختلفی ارائه شده است و ما بحث را با همان تعریفی که آقای ترابی مطرح کرد جلو میبریم؛ یعنی چیزی را مال میگوییم که پنج ویژگیِ داشتن منفعت، مورد رغبت بودن، حلال بودن، ندرت نسبی و قابلیت اختصاص را داشته باشد. حال باید ببینیم آیا رمزارزها معیارهای مال بودن را دارد تا آن را مال بدانیم؟
اولین معیار، داشتن منفعت است. قطعاً منفعت رمزارز ذاتی نیست بلکه اعتباری است اما در مال اعتباری باید معتبِری باشد که صلاحیت اعتبار دادن را داشته باشد. صرف این که بگوییم هرکسی میتواند به چیزی اعتبار دهد تا منفعت داشته باشد و مال شود، درست نیست. با صف مردم برای خریدن بیت کوین، این اعداد و ارقام اعتبار پیدا نمیکنند؛ چون رفتار های افراد گاهی به خاطر شرایط مقطعی است که در نظر گرفته اند؛ این ها گاهی رفتار های هیجانی، گاهی متأثر از تبلیغات و گاهی به خاطر سودجویی است. با توجه به تقاضای زیاد برای سرمایه گذاری اگر بدانند که چیز متعفن و بدبویی که مردم بینی شان را میگیرند و اصلا چندش آور است، امروز بخرند و چند روز دیگر بفروشند، سود خواهند کرد، برای خرید آن صف میایستند بدون این که برایشان مهم باشد آیا ارزش دارد یا نه. ما نمیتوانیم این رفتار عرف را رغبت عرفیه بدانیم و از آن مال بودن شی را نتیجه بگیریم. حال فرض کنید این شی چند کد و عدد باشد، اگر مردم به این یقین برسند که با خریدش سود میکنند بازهم برای به دست آوردن آن حاضرند زحمت بکشند یا بابت آن پول بدهند.
عنصر تبلیغات آن قدر مؤثر است که به راحتی میتواند چیزی را در ذهن شما تبدیل به ارزش کند حال آنکه شما تا دیروز میگفتید این چیز اصلا ارزشی ندارد. امروزه کُد برخی مراحل بازی های کامپیوتری با قیمت های بالا خریدوفروش میشود، آیا برای فقیه مهم نیست که چه چیزی خریدوفروش میشود، بلکه مهم این است که مورد رغبت قرار گرفته و نتیجه بگیرد که شارع مقدس هم این را قبول کرده است؟!
در بحث منفعت داشتن به ویژه در بحث اعتباری، اگر خیلی کوتاه بیاییم که مالیّت مال اعتباری را قبول کنیم، معتبِر باید صلاحیت اعتبار دادن را داشته باشد.
نکات حجت الاسلام والمسلمین ترابی درباره نقد های حجت الاسلام والمسلمین عبادی
نکته اول: امر اجتماعی بودن پول را ما هم قبول داریم، اما هر امر اجتماعی لازم نیست که زیر نظر و در کنترل حاکمیت باشد و نظارت کافی است؛ امر اجتماعی بودن باعث نمیشود که حاکمیت بالمباشره آن امر را در دست گیرد. پیامبر(ص) اقدام به ضرب سکه نکرد بلکه با درهم ایرانی و دینار رومی معاملات انجام میشد. ضمن این که روایات صحیح السند داریم که لازم نیست وسیله مبادله حتما حاکمیتی باشد. اهل سنت، ضرب سکه را مربوط به حاکمیت میداند اما شیعه چنین نظری ندارد. البته اگر با عنوان حکم ثانوی بگویید بحث دیگری است.
نکته دوم: این رمزارز ها ضد خلق پول است؛ چون بیت کوین حالت طلا را دارد و محدود است و باعث میشود مشکل خلق پول حل شود و یکی از مزایای رمزارز ها حل مشکل خلق پول است.
نکته سوم: ما نفی نمیکنیم که ممکن است پشت رمزارز ها سرویس های اطلاعاتی و امنیتی آمریکا باشد اما بیشتر دانشمندان میگویند این رمزارزها به اقتصاد آمریکا ضربه میزند؛ به خاطر همین امکان، میگوییم اقتصاد را فقط به این وابسته نمیکنیم بلکه تنوع میبخشیم.
نکته چهارم: ارز دیجیتال باطل عرفی نیست؛ چون وقتی عرف مشکلاتی را در پول میبیند که حل آن از این راه است اقبال میکند و باطل نیست.
نکته پنجم: صلاحیت اعتبار، دو مرحله است که آقا ضیا(ره)، شهید صدر(ره) و دیگران در بحث وضع مطرح کرده اند. مرحله اول، جعل اعتبار و مرحله دوم، مقبولیت است که اگر مقبولیت بیاید جعل ما اثر دارد و اگر مقبولیت نباشد جعل بی اثر است. در بحث رمزارزها در مرحله اول چند مهندس جعل میکنند، اگر مقبولیت بیاید آن اعتبار و جعل صلاحیت پیدا میکند و اگر مقبولیت نیاید صلاحیت پیدا نمیکند؛ لذا نقدهای آقای عبادی از باب احتیاط است چنانچه آقایان هم از باب احتیاط ارز دیجیتال را کنار گذاشته اند.
نکات حجت الاسلام والمسلمین عبادی در پاسخ به حجت الاسلام والمسلمین ترابی
نکته اول: مقایسه خلق رمزارز با ضرب سکه در زمان پیامبر(ص) و حضرات معصومین(ع) صحیح نیست؛ چون در آنجا طلا و نقره خودش ارزش ذاتی دارد و اگر کسی بخواهد ارزش مبادله ای و پولی آن را ساقط کند بازهم ارزش ذاتی آن باقی است. صحبت ما در مورد پول اعتباری است که در زمان رسول الله(ص) نبود تا حضرت آن را قبول یا رد کند و اگر از اعتبار ساقط شود با فرض این که معتبِر آن معتبَر نباشد و جایگزینی را برای آن متعهد نشده باشد ارزش هایی که به عنوان پول در آن ذخیره شده است از بین میرود.
نکته دوم: غالبا رغبت مردم به رمزارزها به خاطر رهایی از آسیب پولی و بانکی کشور نیست بلکه به خاطر تقاضای سرمایه گذاری های مقطعی است و اگر این نباشد عقلا از دادن پول برای چند عدد و کد یکدیگر را ملامت میکنند.