جواد کوهی
دروغ در لغت به معنای سخن نادرست و ضد صدق است. در اصطلاح عبارت است از اظهار امر خلاف واقع و سخن برخلاف حقیقت. دروغ به ادله اربعه کتاب، سنت، عقل، اجماع، حرام است و آیات و روایات زیادی در نکوهش دروغ و دروغگو وارد شده است. دروغ آثار فردی و اجتماعی زیادی از خود بر جای میگذارد. آثار فردی آن عبارت است از: محرومیت از نماز شب، مایه تشویش روانی، محرومیت از بهشت، دوری از فرشتگان، از بین رفتن نورانیت، بدبینی مردم و .... دروغ علاوه بر آثار فردی، آثار اجتماعی هم در بر دارد ازجمله: رسوایی، سلب اعتماد به نفس عمومی، نفاق، کاهش رزق و روزی، زیان و خسران ظلم، حقگریزی، بیحیایی و .... دروغ میتواند ریشه گناهان دیگر باشد. برای درمان دروغ هم راههایی ذکر شده که ازجمله: از بین بردن ریشه درونی، توجه به پیامدهای دروغ، مجالست با راستگویان یاد ندادن طرق دروغگویی.
کلید واژه: دروغ، بدبینی اجتماعی، گناه کبیره، آثار دروغ، پیامد دروغ.
یکی از گناهان بزرگ، دروغ است که خداوند به دروغگو وعده آتش دوزخ داده است که از آن به بزرگترین آفت زبان نیز یاد میشود. شناخت آثار دروغگویی چه آثار فردی و چه آثار اجتماعی میتواند انسان را نسبت به آن حساس کند و امکان پرهیز از آن را فراهم آورد؛ زیرا با شناخت تبعات و آثار آن، انسان بهتر میتواند نسبت به آن واکنش نشان دهد و نسبت به عوامل ایجادی و بقایی آن حساس شود.
این عمل زشت اگر به شکل ملکه و صفت در آید، زندگی فردی و اجتماعی را نابود میسازد و بسیاری از گناهان و کارهای زشت دیگر را موجب میشود.
دروغ در لغت به معانی متفاوتی آمده ازجمله معانی آن سخن نادرست[۱] خلاف حقیقت و واقعیت[۲]، ضد صدق. در اصطلاح، اظهار امر خلاف واقع و سخن برخلاف حقیقت را دروغ گویند که یکی از بزرگترین و بدترین صفات انسان است.[۳]
مرحوم شیخ انصاری در کتاب مکاسب میگوید: «الکذب حرام بضرورة العقول والادیان و یدل علیه الادله الاربعة».[۴] وی حرام بودن کذب را با دلایل 4 گانه قرآن، سنت، عقل و اجماع به اثبات میرساند.
رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآله) فرمود: «الا اخبرکم باکبر الکبائر ... الاشراک بالله و عقوق الوالدین و قول الزور»[۵] آیا شما را از بزرگترین گناهان کبیره با خبر کنم؟ شرک به خداوند، عاق والدین و قول باطل (دروغ).
رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآله) در روایتی دیگر فرمود: «اِن المؤمن کذب بغیر عذر لعنه سبعون الف ملک خرج من قلبه نتن حتی یبلغ العرش و کتب الله علیه تبلک الکذبه سبعین زنیه اونها کمن زنی بامّه».[6]
مؤمن هرگاه بدون عذر، دروغی بگوید، هفتاد هزار ملک او را لعنت میکنند و بوی گندی از قلبش بیرون میآید که تا به عرش میرسد و خداوند به سبب این دروغ، گناه هفتاد زنا که کمترین آن زنای با مادر است برای او مینویسد.
شکی نیست گناهی که عقوبت آن تا این حد باشد از کبائر است.
آیات و روایات زیادی درباره دروغ وجود دارد که ما به ذکر چند مورد از آنها بسنده میکنیم.
قرآن کریم میفرماید: «إِنَّمَا يَفْتَرِي الْکَذِبَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ»؛ کسانی دروغ میگویند که به آیات خداوند ایمان نیاوردهاند.[7]
در آیه دیگری خداوند متعال میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ کَاذِبٌ کَفَّارٌ»؛[۸] خداوند کسی را که کاذب و ناسپاس باشد را هدایت نمیکند.
شخصی از رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآله) پرسید: چه عملی سبب ورود به آتش (جهنم) است؟ حضرت فرمودند: دروغ. زیرا دروغ سبب فجور است و فجور سبب کفر و کفر سبب دخول در آتش است.[۹]
همچنین رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآله) فرمود: «واجتنبوا الکذب و ان رایته فیه النجاة فانّ فیه الهلکة»[10] از دروغ بپرهیزید اگر شما در آن رستگاری میبینید، بدانید در آن هلاکت است.
امام علی (علیهالسلام) فرمود: «لا یجد عبد طعم الایمان حتی یترک الکذب هزله وجده»؛[11] بندهای طعم ایمان را نمیچشد مگر اینکه دروغ را ترک کند، چه دروغ جدی و چه مزاح باشد.
دروغ غیر از آنکه از کبائر است و عذاب الهی را در پی دارد آثار سوء فردی و اجتماعی زیادی را در پی دارد که میتواند هم برای شخص دروغگو هم برای جامعه و هم برای جایگاه شخص دروغگو در جامعه مضر واقع شود. اینک میخواهیم به ذکر چند مورد از آثار فردی دروغ پردازیم.
دروغ انسان را از نماز شب محروم میکند. امام صادق (علیهالسلام) در حدیثی فرمود: «اِنّ الرجل لیکذب الکذبه فیحرم بما صلاة اللیل فاذا حُرِم الصلاة اللیل حرم بها الرزق»[12] انسان گاهی دروغ میگوید و از نماز شب محروم میشود و هنگامی که از نماز شب محروم شد از روزی وسیع محروم میشود.
در حدیث نبوی آمده است: «الصدق طمأنینه و الکذب ریبه»[13] راستی مایه آرامش و دروغ مایه تشویش است. انسانی که دروغ میگوید همواره در اضطراب به سر میبرد؛ زیرا میترسد روزی اگر محک تجربه به میان بیاید، دروغگو روسیاه شود.
پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآله) میفرمایند: «ثلاثه لا یریحون رائحة الجنه ... رجُلٌ کذب علیَّ و رجلٌ کَذِبُ علی عینه»[14] سه گروه بوی بهشت را استشمام نمیکنند ازجمله مردی که بر من دروغ ببندد و کسی که برخلاف آنچه دیده سخن گوید.
از آثار شوم فردی دروغ، دوری فرشتگان از انسان است چنانکه در حدیثی از امام رضا (علیهالسلام) آمده است: «اذا کذب العبد کذبةً تباعد الملک منه مسیره میلٍ مِن نتن ما جاء به»[15] هنگامی که انسانی دروغ بگوید فرشته بهدلیل بوی بدی که از عمل او بر میخیزد به اندازه یک میل از او دور میشود.
در روایتی آمده است که حضرت فرمود: «لاتکذب فیذهب نورُک»؛[16] دروغ مگو که نور تو را از بین میبرد.
از پیامدهای دروغ، بدبینی به مردم است. دروغگو به دلیل ناپاکیهای درون خود همه را چون خود میپندارد و گمان میکند دیگران هم مانند او دروغگو هستند. پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآله) فرمود: «اِن اشد الناس تکذیباً اکذبهم حدیثاً».[17]
بعد از ذکر آثار فردی دروغ به ذکر چندی از آثار زیانبار اجتماعی این پدیده شوم میپردازیم.
نخستین اثر زیانبار دروغ، رسوایی و بیآبرویی است. رسوایی همیشه در انتظار دروغگو خواهد بود؛ زیرا دروغ پنهان نخواهد ماند و روزی بر ملا میشود.
قرآن کریم در سوره زمر آیه 60 به این نکته اشاره دارد و میفرماید «وَيوْمَ الْقِيامَةِ تَرَى الَّذِينَ کَذَبُوا عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ أَلَيسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِلْمُتَکَبِّرِينَ» این آیه سخن از روسیاهی کسانی که به خداوند دروغ میبندند و دوزخیان دارد.[18] در روایتی از امیرالمؤمنین مولا علی (علیهالسلام) نقل شده که فرمود: «الکذب فَضَّاح»[19] دروغ مایه رسوایی است.
ازجمله اسباب رسوایی دروغگو آن است که خداوند متعال فراموشی را بر شخص دروغگو مسلّط ساخته و به این دلیل دروغی را که گفته فراموش میکند، خلاف آن را میگوید و رسوا میشود. امام جعفر صادق (علیهالسلام) فرمود: از جمله چیزهایی که خدای متعال به دروغگو گماشته است نسیان است و از این جهت، مشهور شده که دروغگو حافظه ندارد و بههرحال سرانجام کار او رسوایی و روسیاهی است.
دومین اثر اجتماعی دروغ، سلب اعتماد عمومی است. اگر کسی شایستگیها و لیاقتهای فراوانی داشته باشد که بتوان از آن در پیشبرد اهداف اجتماعی بهرهگیری کند ولی دروغگو باشد، نمیتواند از آن شایستگیها بهره گیرد؛ چراکه در هر قدم با تردید عمومی مواجه میشود و به عبارتی اعتماد عمومی جامعه از او سلب میشود.
در روایتی وارد شده: «الکذاب والمیت سواء فانَّ فضیلة الحی علی المیت الثَقَةُ به فاذا لم یوثق بکلامه بطلت حیاته»؛[20] دروغگو با مرده برابر است زیرا فضیلت زنده بر مرده اعتمادی است که انسان به او دارد و هنگامی که به سخن کسی اعتمادی نباشد گویی زندگی او باطل شده است.
از آثار دروغ این است که انسان را تدریجاً به صفوف منافقان ملحق میکند؛ زیرا دروغ، خود شاخهای از شاخههای نفاق است. دروغگو خود را به چهره راستگویان در آورده و سخنش را بهعنوان واقعیت القاء میکند درحالیکه درونش چیز دیگری میگوید. این دوگانگی ظاهر و باطن بهتدریج به سایر اعمال و رفتار او سرایت میکند و از او منافقی تمام عیار میسازد.
امیر مؤمنان علی (علیهالسلام) فرمود: «الکذب یودی الی النفاق»؛[21] دروغ، انسان را به نفاق میکشاند.
خداوند متعال در قرآن کریم به این اثر اشاره دارد آنجا که میفرماید: «فاعقبهم نفاقاً فی قلوبهم الی یوم یلقونه بما اخلفوا الله ما وعدوه و بما کانوا یکذبون»[22] اين عمل، (روح) نفاق را، تا روزي که خدا را ملاقات کنند، در دلهايشان برقرار ساخت. اين بهدلیل آن است که از پيمان الهي تخلف جستند؛ و بهدلیل آن است که دروغ ميگفتند.
پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآله) در حدیثی فرمود: دروغ دری از درهای نفاق است.[23]
از آثار دیگر دروغ کاهش رزق و روزی است این اثر میتواند هم در حوزه اجتماع و هم در حوزه فردی جای داشته باشد. علما بیشتر بر این عقیده هستند که کاهش رزق از آثار اجتماعی دروغ است چرا که دروغگو اعتماد را از دست میدهد و با از دست دادن اعتماد عمومی، فعالیتهای اقتصادی او محدود میشود و همین امر سبب نقصان رزق و روزی میشود.
امام علی بن موسی الرضا (علیهالسلام) فرمود: «اذا کذب الولاة حُبِس المَطَر»؛[24] هنگامی که زمامداران دروغ بگویند باران قطع میشود.
در حدیثی از امیرالمومنین میخوانیم: «اعتیاد الکذب یُورث الفقر»[25] عادت کردن به دروغگویی سبب فقر و تنگ دستی است.
رسول اکرم (صلّیاللهعلیهوآله) فرمود: «الکذب یُنَقص الرزق»[26] دروغ از روزی انسان میکاهد.
دروغگویی میتواند موجب بدعت در دین شود و آنچه را که از اسلام نیست به اسم اسلام به خورد مردم بدهد. قرآن به این اثر اشاره کرده و میفرماید: «وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هَذَا حَلَالٌ وَهَذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ»؛[27] با هر دروغی که به زبانتان میآید نگویید این حلال است و آن حرام تا به خدا دروغ بسته باشید زیرا کسانی که بر خدا دروغ میبندند رستگار نمیشوند.
از آثار دیگر دروغ که هم جنبه فردی و هم جنبه اجتماعی میتواند داشته باشد، زیان و خسران است. از نظر قرآن اولین کسی که از دروغ آسیب میبیند خود دروغگو است: «وَقَالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يکْتُمُ إِيمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَجُلًا أَنْ يقُولَ رَبِّي اللَّهُ وَقَدْ جَاءَکُمْ بِالْبَينَاتِ مِنْ رَبِّکُمْ وَإِنْ يکُ کَاذِبًا فَعَلَيهِ کَذِبُهُ وَإِنْ يکُ صَادِقًا يصِبْکُمْ بَعْضُ الَّذِي يعِدُکُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ کَذَّابٌ»؛[28] و مرد مؤمني از آل فرعون که ايمان خود را پنهان ميداشت گفت: «آيا ميخواهيد مردي را بکشيد بخاطر اينکه ميگويد: پروردگار من «الله» است، در حالي که دلايل روشني از سوي پروردگارتان براي شما آورده است؟! اگر دروغگو باشد، دروغش دامن خودش را خواهد گرفت؛ و اگر راستگو باشد، (لااقل) بعضي از عذابهايي را که وعده ميدهد به شما خواهد رسيد؛ خداوند کسي را که اسرافکار و بسيار دروغگوست هدايت نميکند.
شکی نیست که این وعدههای دروغین همانطور که اعتماد مردم را نسبت به دروغگو از بین میبرد موجب میشود تا مردم هم از آن دلسرد شوند و امید خویش را به چنین افرادی از دست دهند.
کسی که دروغ میگوید و وعدههای دروغ میگوید نه تنها به مردم خیانت میکند بلکه به خود نیز خیانت میکند و عدالت را رعایت نمیکند. قرآن اینگونه افراد را بهعنوان ظالم معرفی میکند: «وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا أَوْ کَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ».[29] «وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا أَوْ قَالَ أُوحِيَ إِلَيَّ وَلَمْ يُوحَ إِلَيْهِ شَيْءٌ».[30]
دروغگوهایی که ظلم را برای خود انتخاب کردهاند دیگر از آنها نمیتوان انتظار عدالت داشت.
دروغ، ضد حقیقت است و دروغگو با حق و حقیقت ارتباطی ندارد؛ بنابراین دروغگویان با سخنان و وعدههای دروغین خود، علیه حق موضعگیری میکنند و هرگز برای احقاق حق مردم قیام نمیکنند. بلکه همیشه دنبال باطل میروند. «وَيْلٌ لِکُلِّ أَفَّاکٍ أَثِيمٍ * يَسْمَعُ آيَاتِ اللَّهِ تُتْلَی عَلَيْهِ ثُمَّ يُصِرُّ مُسْتَکْبِرًا کَأَنْ لَمْ يَسْمَعْهَا فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ».[31]
کسی که عادت کند بدون توجه به ارزش و منزلت انسانی دیگران به آنها دروغ بگوید، پرده حیا میان خود و ایشان را دریده و بیشرم میشود.
امام علی (علیهالسلام) فرمود: «لاحیاءَ للکذاب».[32] دروغگو حیا ندارد.
انسان با استفاده از دروغ میتواند کارهای زشت دیگری انجام دهد. حسود، کینهتوز و بخیل هر کدام به وسیله دروغ میتوانند حسد، کینه و بخل خود را اعمال نمایند. امام حسن عسکری (علیهالسلام) فرمود: «جعلت الخبائث فی بیتٍ و جعل مفتاحه الکذب»؛[33] همه پلیدی در اتاقی قرار دارد و کلید آن اتاق دروغ است.
برای از بین بردن صفت رذیله دروغگویی باید سراغ ریشه آن برویم؛ چراکه تا ریشه قطع نشود این نهال شوم همچنان پابرجا است. اگر انگیزه دروغگویی ضعف ایمان نسبت به توحید افعالی است باید پایههای ایمان را تقویت کرد، خدا را قادر به همه چیز دانست اگر انگیزه حسد و بخل کبر و غرور است باید به درمان آنها پرداخت و به یقین اگر این ریشهها تدریجاً قطع شود چیزی جز صداقت باقی نمیماند.
یکی از مهمترین روشهای درمان دروغ آن است که انسان پیش از آنکه کلمهای را به زبان بیاورد درباره درستی و نادرستی آن بیندیشد و به آثار و عواقب آن توجه کند. امام حسن عسکری (علیهالسلام) فرمود: «قلب الاحمق فی فمه و فم الحکیم فی قلبه».[34]
از دیگر راههای درمان دروغ، همنشینی با اشخاص راستگو است. قرآن کریم میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ»؛[35] ای کسانی که ایمان آوردید! از مخالفت خدا بپرهیزید و با صادقان باشید.
یکی دیگر از راههای درمان این است که نباید راه دروغ گفتن را به مردم یاد داد. در حدیثی از رسول اکرم (صلّیاللهعلیهوآله) میخوانیم که فرمود: هرگز تلقین دروغ به مردم نکنید چرا که فرزندان یعقوب تا آن زمان توجّه نداشتند که گرگ ممکن است انسان را بخورد، هنگامی که پدرشان یعقوب به آنها سفارش کرد که مراقب یوسف باشند و گفت من از این بیم دارم که گرگ او را بخورد آنها یاد گرفتند و گفتند یوسف را گرگ خورد.[36]
در روایتی از امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) میخوانیم «الصدق صلاح کل شیء والکذب فساد کل شیء» راستگویی سبب اصلاح هر چیز و دروغ سبب فساد هر چیز است. پس با این سخن پی میبریم دروغ، تمام آثار فردی و اجتماعی ذکر شده را به وجود میآورد. برای اینکه دچار این عواقب شوم نشویم باید دنبال راهکارهایی برای مهار دروغ برویم از راهکارهای ذکر شده باید دنبال راستی برویم. صداقت و راستی است که به انسان آبرو و شخصیت میدهد درحالیکه دروغ، مایه رسوایی و بیآبرویی است به همین دلیل در حدیثی از امیر مؤمنان آمده است: «علیک بالصدق فمن صدق فی اقواله جلَّ قدره»[37] همیشه راستگویی را پیشه کن زیرا آن کسی که در سخنان خود راستگو باشد، قدر و مقام او در جامعه بالا میرود.
[۱]. برگزیده فرهنگ قرآن، ص269.
[۲]. التحقیق فی کلمات القرآن، ج10، ص34.
[۳]. آفات زبان، ص67.
[۴]. کتاب المکاسب، ج2، ص11.
[۵]. مستدرک الوسائل، ج ۱۷، ص ۴۱۶.
[۶]. همان، ج ۹، ص۸۶.
[۷]. سوره نحل، آیه 117.
[۸]. سوره زمر، آیه 5.
[۹]. مستدرک الوسائل، ج ۹، ص۸۶.
[۱۰]. همان.
[۱۱]. بحارالانوار، ج72، ص249.
[۱۲]. همان، ج69، ص260.
[۱۳]. نهج الفصاحه، شرح حیث، 1014
[۱۴]. همان، شرح حیث، 1231
[۱۵]. نهجالبلاغه، ج6، ص357.
[۱۶]. نهجالفصاحه، شرح حدیث، 2468.
[۱۷]. همان.
[۱۸]. تفسیر نور، ج8، ص195.
[۱۹]. غررالحکم، ص218.
[20]. شرح غررالحکم، ج1، ص31.
[21]. شرح غرر الحکم، ج1، ص310.
[22]. توبه، 77.
[۲۳]. میزان الحکمة.
[۲۴]. أمالي مفيد، ص 310.
[۲۵]. بحارالانوار، ج69، ص261.
[۲۶]. میزان الحکمه، حدیث 17463.
[۲۷]. سوره نمل، آیه 116.
[۲۸]. سوره غافر، آیه 28.
[۲۹]. سوره انعام، آیه 21.
[۳۰]. همان، آیه 93.
[۳۱]. سوره جاثیه، آیات 7 - 8.
[۳۲]. غررالحکم، ص221.
[۳۳]. بحارالانوار، ج69، ص218.
[۳۴]. بحارالانوار، ج68، ص312.
[۳۵]. سوره توبه، آیه 119.
[۳۶]. کنزالعمال، ج3، ص624، حدیث 8228.
[۳۷]. شرح غررالحکم، ج4، ص296.
قرآن کریم
نهجالبلاغه
ابنمنظور، جمالالدین، لسان العرب، دار صادر، بیروت، 1414 ق.
انصاری، مرتضی، کتاب مکاسب، مجمع الفکر الاسلامی، قم، 1436ق.
پاينده، ابو القاسم، نهج الفصاحه، نشر جاویدان، تهران، 1360ش.
تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، غررالحکم، دارالکتب الاسلامی، قم، 1410 ق.
حرالعاملی، محمدبن حسن، وسائل الشیعه، آل بیت، قم، 1412 ق.
ری شهری، محمد، میزان الحکمه، دارالحدیث، قم، 1367ش.
علاءالدین علی منقی بن حسام، کنز العمال، دار حیاء التراث العربی، بیروت، 1341ق.
مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1340ش.
مفيد، محمد بن محمد، أمالی، کنگره شيخ مفيد، قم، 1413 ق.
نوری، مستدرک الوسائل، موسسه آل بیت، قم، 1407ق.
هاشمی رفسنجانی، اکبر، برگزیده فرهنگ قرآن، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1388ش.