در هر تشکیلات نقش رهبر و مسئول آن، بسیار مهم است. رهبر با هدایت و راهبری خود میتواند امتی را به فلاح یا شقاوت برساند، فرمان حرکت یا توقف را صادر کند و اصول و قواعد را پیریزی نماید. مسلماً چنین رهبری نسبت به خود، دارای وظایف متعددی است و تا زمانی که مجموعه این وظایف را نشناسد، قادر به راهبری و ایجاد تحول در خود و در مجموعه تحت امرش نیست. این مقاله که به روش توصیفی و با گردآوری کتابخانهای نگاشته شده است، به دست آورده است که یک رهبر تشکیلات اسلامی نسبت به خود در حوزه وظایف دینی، فردی باایمان، دارای عمل صالح، متخلّق به اخلاق نیکو و مُخلِص است. همچنین در دایره وظایف انقلابی، شخصی بصیر، عادل، مردمدار و استکبارستیز است. آخرین قسمت از وظایف یک مدیر و رهبر، وظایف مدیریتی وی است که شامل عقلانیت و تدبیر، احساس مسئولیت، تلاش و نظارت است.
واژگان کلیدی: تشکیلات، تشکیلات اسلامی، رهبر، رهبر تشکیلات، وظیفه رهبر.
امروزه افراد برای اینکه سریعتر و باکیفیت بهتری به اهدافشان برسند، بدون ذرهای اغراق نیاز به حرکتی جمعی و تشکیلاتی دارند. آیتالله خامنهای(دامتبرکاته) در تعریف تشکیلات میگوید: «تشکیلات یکی از فرایض هر گروه مردمی است که یک هدفی را دنبال میکنند. تشکیلات یعنی نظم، یعنی تقسیم وظایف، یعنی ارتباط و اتصال و زنجیرهای کارکردن؛ این معنای تشکیلات است.»[1] یک تشکیلات اسلامی که متن دین را با متن زندگی عجین کرده باشد، میتواند چنین حرکتی را ایجاد کند. با نگاهی به تاریخ گروههای مختلف، فهمیده میشود که جنبشهای گوناگونی از متن جامعه شکل گرفته است. در هر کدام از این جنبشها، نقش تشکلها و گروهها، زیاد به چشم میخورد. هر تشکیلاتی از ارکان مختلفی از جمله رهبر، افراد، نظم و اهداف تشکیل شده است. در هر تشکیلات، نقش رهبر و مسئول آن، امری اجتنابناپذیر است. این رهبر است که به متن تشکیلات، روحِ باور و یا ناامیدی تزریق میکند. حال باید دید وظایف یک رهبر چیست و از چه منظری باید به این مسئله نگاه کرد. در ابتدا شایسته است، این وظایف را دقیق و کامل شناخت و پایبند به آنها بود. یک رهبر با شناخت و پیروی از وظایفش، مجموعه تحت امر خود را به اهداف مدنظر میرساند. برای شناخت مجموعه این وظایف، باید یک طرح کلی و نقشه جامع به دست آورد. بهجهت ایجاد یک نقشه جامع، باید وظایف رهبر از زاویههای گوناگون مورد بررسی قرار گیرد تا هر مدیر و رهبری بتواند با نگاهی کامل، به امر هدایت و راهبری مجموعه تحت امرش بپردازد. البته پرداختن به نقش رهبر در تشکیلات اسلامی چهبسا از زاویه نگاههای مختلف قابلبحث و تعمیق باشد؛ همانند اینکه میتوان وظایف یک رهبر تشکیلات اسلامی را نسبت به خود، نظام تشکیلات، اعضای تشکیلات، تشکّلهای همسو یا مخاصم و همچنین نسبت به افراد عادی خارج از تشکیلات مورد بحث و کنکاش قرار داد. این مقاله به دنبال وظایف رهبر تشکیلات اسلامی نسبت به خود از منظر و نگاه «آیتالله خامنهای»(دامتبرکاته) است که ایشان یکی از منابع مورد اطمینان و قابلاستناد برای ایجاد این نگاه است.
با مطالعه و جستوجو در آثار حوزه رهبری و مدیریت، موارد زیادی به دست میآید. کتاب «عَرصه عَرضه عُرضه» اثر حسین عرباسدی و همکاران به تعریف مفهوم رهبری، تفاوت آن با مدیریت، وظایف، ویژگیها، اصول و تکنیکهای رکن رهبری میپردازد. همچنین در کتاب «قالب تشکّل و تشکّل غالب» از مرکز فرهنگی تبلیغی آیندهسازان، مفهوم رهبری و مدیریت، مبانی و اصول آن را بیان میکند. کتاب «چگونه تشکیلات کارآمد بسازیم» اثر اسماعیل فخریان، از منظر مقام معظم رهبری، مفهوم تشکیلات، بایدها و نبایدهای آن را بیان میکند. در کتاب «کار باید تشکیلاتی باشد» از محمود زارعی به تبیین وظایف رهبر نسبت به خود، اعضا، نظام تشکیلات و افراد بیرون تشکیلات از نگاه مقام معظم رهبری پرداخته شده است. این مقاله به وظایف رهبر نسبت به خودش در حوزههای وظایف دینی، انقلابی و مدیریتی میپردازد.
بعد از فهم وظایف مدیر و رهبر نسبت به خود، به لایههای پیچیده کار او پیبرده، در مرحله بعد میتوان با نگاهی جامع و صحیح به پیریزی اصولی کارآمد، در حیطه مدیریت مشغول شد. چنانکه مقام معظم رهبری در اهمیت رهبری و مدیریت بیان میکند: «کلید همه اقدامهای مثبتِ سازمانیافته قابلانتظار نتیجه که آدم بتواند نتیجه را از آنها انتظار ببرد، مدیریت است».[2] روشن است تا زمانی که وظایف یک رهبر در تشکیلات اسلامی نسبت به خود، در زمینه مبنا و نظر، مشخص و تنقیح نشود، نمیتوان استخراج و تنظیمِ اصولِ کارآمدِ مدیریتی یک مجموعه را بهصورت ضابطهمند انتظار داشت.
این مقاله در سه فصل با عناوین وظایف دینی رهبر تشکیلات اسلامی نسبت به خود، وظایف انقلابی رهبر تشکیلات اسلامی نسبت به خود و وظایف مدیریتی رهبر از منظر آیتالله خامنهای(دامتبرکاته) پژوهش نموده است و در نهایت با ارائه نتیجهگیری به ارائه مطلب پرداخته است.
هر کس که خود را در هر محدودهای در معرض ریاست، امامت و پیشواییِ جامعه، میگذارد، اوّل باید شروع به تأدیب و تربیت خود و بعد به تربیت سایرین بپردازد. این بدان معناست که اوّل خود را اصلاح و در مرحله بعد به سراغ دیگران برود .[3] چنان که امیرالمؤمنین(علیهالسلام) فرمود: «مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَعَلَیهِ أَنْ یبْدَأَ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیرِهِ».[4] مسلماً چنین پیشوایی تا به این وظایف پینبرد، قادر به کسب آنها نیست. حالآنکه رهبر یک تشکیلات اسلامی نسبت به خود وظایف دینی متعددی دارد. وی با شناخت تکتک این وظایف میتواند قدم بعدی را در حیطه اجرا بردارد. وظایف دینی یک رهبر تشکیلات اسلامی نسبت به خود عبارتاند از: ایمان، عمل صالح، اخلاق نیکو و اخلاص.
نخستین وظیفه دینی هر رهبر تشکیلات اسلامی، ایمان اوست. حضرت امیرمؤمنان علی(علیهالسلام) در روایتی فرمود: «راه ایمان، روشنترین مسیرها و فروزندهترین چراغ است».[5] منظور از ایمان، همان ایمان دینی است؛ همان ایمان به خدا؟عز؟ و پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) و روز جزا. [6] خاصیت ایمان در وجود یک انسان مسئول این است که راه او را هموار و دشواریها را در نظرش کوچک میکند. همت او را بالا میبرد و او را از آلودهشدن به خواستههای حقیر اهل دنیا باز میدارد. او را عاشق، خادم و دوستدار مردم قرار میدهد و در مقابل تهدید دشمنان، آسیبناپذیر و در مقابل مشکلاتِ کار و مسئولیت، مقاوم میسازد. [7]
وظیفه دوم رهبر تشکیلات، عمل صالح بهحساب میآید. نفْس کار از نظر اسلام، عمل صالح است. [8] اهل دنیا از مسئولیت و ریاست و رهبری خودشان به دنبال ذخیره چیزی برای خود هستند. طبق فرمایش امیرمؤمنان علی(علیهالسلام): «بهترین توشه و ذخیره برای انسان، عمل صالحی است که انجام داده است[9] ». [10] هر حرکت در جهت تقویت تشکیلات و امت اسلامی صورت بگیرد، عمل صالح بهحساب میآید. هر اقدام و هر کلام در جهت استقلال سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ملّتها باشد عمل صالح بهحساب میآید. همچنین هر کار وحدتساز و یا همجهت با ترویج علم در دنیای اسلام و نیز رشد جوانهای دنیای اسلام، عمل صالح و حسنه است. [11] در روز قیامت که هر کسی مشغول و گرفتار کارهای خودش است، چهرههایی شاداب هستند. این چهرهها نتیجه بازداشتن نفس از کارهای خلافشرع و انجام اعمال صالح است که در آن روز بهدرد افراد میآید.[12]
اخلاق نیکو، سومین تکلیف یک رهبر است. یکی از وظایف هر مسئول در قبال مراجعهکنندگان این است که اگر قادر به حل مشکل آنان نیست، با تندخویی و جواب سربالا، مشکل دیگری بر گره ایشان نیفزاید، بلکه شایسته است با تبسم و حوصله و تبیینِ قضایا، با افراد مراجعهکننده برخورد کند. ممکن است خود آن مسئول، فرصت چنین کاری را نداشته باشد؛ در چنین مواقعی باید اشخاصی را برای توجیه و تبیین به کار گیرد. [13] همه فعالیتهای یک تشکیلات باید طبق قانون و اخلاقمدارانه باشد.
کار غیراخلاقی برای کسب قدرت بههیچوجه جایز نیست و کسی را که در جایگاه رهبری است، از صلاحیت خارج میکند. [14]
همچنین یک رهبر تشکیلات اسلامی مطابق شرع، در قبال مسائل متعددی از جمله، اخلاق و معنویت افراد، مسئول است. [15] سعی هر رهبر تشکیلاتی هم باید این باشد که در پیشبرد اهداف از راههای اخلاقی و سالم استفاده کند. ممکن است به دنبال استفاده از راههای اخلاقی، ناکامیهایی هم در کسب قدرت به دنبال داشته باشد؛ اما مسیر صحیح اسلامی، کاربست روشهای اخلاقمدارانه است. [16]
آخرین نقش دینی هر رهبر، اخلاص اوست. اخلاص شرط اول برای فایدهمند بودن در تشکیلات است. زمانی که اخلاص وجود نداشته باشد، برفرض عدم ضربه، هیچ بازخورد مثبت و کاراییای وجود ندارد. [17] هر مسئولی هم باید وظیفه خود را با انگیزه الهی و اخلاص همراه کند. [18] اخلاص، راز جلب قلوب دیگران است. اگر هر مسئولی رابطهاش را با خدا درست کند، خدا مشکلش را با افراد تشکیلات حل خواهد کرد. [19] در تشکیلات اسلامی اگر کسی که مسئولیتی به عهده دارد اخلاص و نیت الهی نداشته باشد، حتماً زیانکار است. اگر اخلاص و تلاشِ بدون انگیزههای غیرالهی در کار بود، هر کار سنگینی قابل صبر و هر مسئولیتی گواراست. در نهایت، صاحب اخلاص، پیش خدای متعال مأجور است؛ هر چند به نتایج مطلوب دست نیابد. اما اگر نیت، با انگیزههای دنیوی مخلوط شود، کار، سخت پیش میرود. [20]
در نتیجه یک رهبر تشکیلات اسلامی در ابتدا با شناخت هر کدام از وظایف و ویژگیهای دینی که عبارتاند از: وظایف ایمانی، عمل صالح،اخلاق نیکو و اخلاص، به شناختی کامل از خود میرسد و در مرحله بعد وارد اجرای این صفات میشود.
یک فرد انقلابی، مواضع اسلامی و انقلابی خود را در برابر چهرههای امیدبخش کاذب، قاطعانه حفظ میکند. [21] مسلماً بهجهت برخوردی قاطع با این چهرهها در ابتدا باید وظایف یک فرد انقلابی را شناخت. از منظر آیتالله خامنهای(دامتبرکاته)، یک رهبر و مدیر تشکیلات اسلامی نسبت به خود دارای وظایف انقلابی گوناگونی است. وظایف انقلابی یک رهبر تشکیلات اسلامی نسبت به خود عبارت از بصیرت، عدالت، مردمیبودن و استکبارستیزی است.
اولین وظیفه انقلابی هر رهبر در تشکیلات اسلامی، بصیرت اوست. بصیرت و روشنبینی بهمعنای شناخت زمان، نیاز، اولویت، دوست، دشمن و وسیلهای است که قرار است با آن به مقابله دشمن رفت. وقتی این موارد شناخته شد، بصیرت میآید. باید فهمید که دشمن کجاست و با چه سلاحی باید به مبارزه با او رفت. اگر رهبر تشکیلات نداند که دشمن کجاست و اطلاعات صحیحی نداشته باشد، ممکن است سلاح خود را بر روی دوست خود بگیرید. کسانی که بصیرت ندارند؛ مانند کسانی هستند که در یک مه و دود غلیظی گرفتار شدند و دوست و دشمن خود را تشخیص نمیدهند.[22]
گاهی دشمن در دستگاه محاسباتی و اندیشه مؤثر یک ملّت تأثیرگذار است. همانند یک بدافزاری که بر روی یک رایانهای نصب کند و محاسبات و خروجیهای آن را تغییر دهد. در این هنگام باید آزاداندیش بود و شجاعانه به دنبال منافع کشور بود و این، نیاز به بصیرت دارد. اگر یک رهبر بصیرت نداشت و با هوشیاری و چشمباز و تفکر به مسائل نگاه نکرد، نه منافع حقیقی را، نه راه رسیدن به آن را و نه آدمی که میتواند این بار را به دوش بکشد میشناسد. همه اجزای یک دستگاه و ملت باید هوشیاری و بصیرت داشته باشند و این وظیفه از دوش هیچکسی ساقط نمیشود. بصیرت در یک ملت و کشور به این اهمیت است. [23]
وظیفه دوم یک رهبر تشکیلات عدالت اوست. از اصول اسلامی، عدالت است که در همه زمانها قابلدسترسی است.[24]
عدالت به معنای کمکردن فاصلهها، ایجاد فرصتهای برابر، تشویق افراد درستکار و مهارکردن افراد متجاوز به ثروت ملی، رایجکردن عدالت در بدنه حاکمیت مانند اجرای عدالت در عزل و نصبها، قضاوتها و…، زیر نظر آوردن مناطق دوردست مانند مرکز کشور و توزیع مناسب و مالک دانستن همه، نسبت به منابع مالی است. [25]
توصیه امیرمؤمنان علی(علیهالسلام) به تمام کسانی که شایسته حکومت بر مردم یا بهدستگرفتن بخشی از کارهای مردم هستند، از رهبر یک کشور گرفته تا مدیران پایینتر این است که میفرمایند: «اوّلین قدم او در راه عدالت این است که هویوهوس را از خودش دور کند[26] ».[27]
اقتدار و عزم راسخ امیرمؤمنان نشان داد که مدیران جامعه میتوانند همان اصول درخشان صدر نبوت که یکی از آنها عدل و برابری بین انسانهاست را حتی در دوران گسترش منطقه حکومت اسلامی و پدیدآمدن شرایط جدید زندگی، باز به اجرا در آورند و مردم را بهرهمند سازند.[28] ایجاد عدالت هم با خودسازی، قاطعیت، ارتباط با مردم و سادهزیستی تحقق مییابد.[29]
مردمیبودن سومین وظیفه انقلابی رهبر تشکیلات اسلامی است. مردمیبودن یکی از مبانی و بنیادهای معرفتی-معنوی در سبک حکمرانی اسلامی است.[30] مردمیبودن به معنای نشستوبرخاست کردن با مردم، درد و دل آنها را شنیدن، گوش شنوا بودن و زبانِ گویا برای برطرفکردن گره ذهنی ایشان است.[31] از جلوههای مردمیبودن میتوان به میان مردم رفتن و شنیدن حرف ایشان، انتخاب سبک زندگی مردمی، دوریکردن از منشهای اشرافیگری، درمیانگذاشتن مشکلات و درخواست راهحل با مردم و عذرخواهی از مردم در صورت اشتباه، اشاره کرد.[32] از دیگر جلوههای مردمیبودن، ارائه خدمات اجتماعی مردمی است. اموری همچون سیل، زلزله، جمعکردن کمکهای مردمی در مسائل گوناگون، از جمله مصادیق کارهای مردمی است.[33]
آخرین تکلیف انقلابی رهبر تشکیلات اسلامی استکبارستیز بودن اوست. از اهداف اساسی بعثت انبیاء طبق آیه «اَنِ اعبُدُوا اللهَ وَ اجتَنِبُوا الطّاغوت»[34] عبودیت خدا و اجتناب از طاغوت است.[35] همه دلهای پاک که خواستار انجاموظیفهٔ الهی و انسانی خود هستند با ایستادگی در مقابل دشمنان دین و بشریت، شامل حمایت الهی میشوند.[36] دلیل شکستناپذیری تشکیلات اسلامی، وجود مدیران استکبارستیز است. البته باید حواس افراد بهصورت مداوم جمع باشد[37] و مدیران برای مقابله با دشمنی استکبار که هم از دستگاه سیاسی، هم از دستگاه دیپلماسی، هم اقتصادی و… استفاده میکند، باید مدام دشمنی و کید آنان را یادآوری و برای مقابله، برنامهریزی کنند.[38]
در نتیجه، تکالیف و وظایف انقلابی یک رهبر تشکیلات اسلامی شامل بصیرت، عدالت، مردمیبودن، استکبارستیزی است.
مدیر خوب، مدیری است که هر کاری را به عهده میگیرد، با رعایت اصول اخلاقی صحیح، انجام دهد.[39] اما این مدیریت خوب دارای شاخصهایی است که آن را از سایر انواع مدیریت متمایز میکند. در کلام و منش آیتالله خامنهای به وظایف مدیریتی یک رهبر نسبت به خود، اشاره شده است. وظایف مدیریتی رهبر یک تشکیلات اسلامی عبارتاند از: عقلانیت و تدبیر، احساس مسئولیت، تلاش و نظارت.
اولین وظیفه مدیریتی یک رهبر تشکیلات اسلامی نسبت به خود، عقلانیت و تدبیر اوست. کارکرد عقلانیت، پیشرفتن و جهتیابی هرچه بهتر راههای رسیدن به موفقیت است.[40] همچنین عقلانیت از مؤلفههای مهم در تصمیمگیری است.[41] البته عقلانیت به معنای ترس، عقبنشینی و تسلیم نیست.[42] بالاترین سطح تدبیر این است که یک رهبر و یا مدیریتی که در رأس قدرت قرار گرفته است بداند مخاطبش کیست و چگونه باید با او رفتار کند.[43] در نهایت مدیر و رهبری که میتواند گره مردم را باز کند باید با عقل و تدبیر بدین کار مبادرت ورزد.[44]
تکلیف دوم رهبر تشکیلات، احساس مسئولیت وی است. هنر یک مدیر در مسئولیتپذیری اوست.[45] از شروط پویایی و شکوفایی در قسمتهای مختلف تشکیلات، احساس مسئولیت مسئولان و مدیران مربوط است.[46] احساس مسئولیت از پایههای اصلی توانمندی و گرهگشایی در خدمات حیاتی مختلف در مقیاس کشوری است.[47] در یککلام میتوان گفت: یک مدیر متعهد و با احساس مسئولیت، میتواند همه بنبستها را باز کند.[48]
تلاشگر بودن، سومین وظیفه یک رهبر تشکیلات است. مسئولیت رهبر در تشکیلات اسلامی به معنای کار، اشتغال، دغدغه و تلاش بیشتر است.[49] یکی از شروط پیشرفت قطعی، تلاش است.[50] هر مدیر و مسئولی باید از امکانات و تواناییهایش استفاده کند و لحظهای را بیکار نگذراند.[51] حتی تا جایی که تا آخرین ساعت و روز مسئولیت تلاش کند.[52] اولین بلایی که ممکن است یک رهبر را از صلاحیت کافی ساقط کند، تنبلی و بیحالی است. در مقابل، این مسئول با جدی بودن و تلاش، متعهد شود که امور را به اتمام میرساند.[53]
نظارت
آخرین وظیفه مدیریتی رهبر تشکیلات اسلامی در نگاه آیتالله خامنهای نظارت است. رهبر تشکیلات اسلامی باید بداند که تحت نظارت وجدان خود، مراقبین قانونی و از همه بالاتر خدای متعال است.[54] یک مسئول و رهبر تشکیلات علاوه بر خوببودن باید با مراقبت و نظارت بر خود سعی بر خوب ماندن هم داشته باشد.[55] به همین جهت یک رهبر باید نقاط قوت و ضعفش را بدون تعصب مورد نظارت و داوری قرار دهد.[56] البته ملاک در نظارت، موازین شرعی و قانونی است و نه معیارهای شخصی.[57]
در نتیجه، وظایفی که بر عهده یک رهبر تشکیلات اسلامی در حیطه مدیریتی نسبت به خود حاکم است، شامل عقلانیت و تدبیر، احساس مسئولیت، اهل تلاش بودن و نظارت است.
در نهایت این مقاله به دست آورد که یک رهبر تشکیلات اسلامی نسبت به خود در حیطه وظایف دینی، فردی مؤمن، دارای عمل صالح، صاحب اخلاقی نیکو و مُخلص است. همچنین در حوزه وظایف انقلابی، شخصی بابصیرت، دارای عدالت، مردمی و استکبارستیز است. قسمت آخر از وظایف یک رهبر، وظایف مدیریتی اوست که شامل عقلانیت و تدبیر، احساس مسئولیت، اهل تلاش بودن و نظارت است.
قرآن کریم
نهجالبلاغه
1. تارنمای دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای(دامتبرکاته) (www.Khamenei.ir).
2. حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، محمدرضا حسینی جلالی، ۱۴۱۶ ق، چ اول، قم، مؤسسة آل البیت(علیهمالسلام) لاحیاء التراث.
3. زارعی، محمود، کار باید تشکیلاتی باشد، ۱۳۹۴ ش، چ سیزدهم، قم، شهید کاظمی.
4. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، صبحی صالح، ۱۴۱۴ ق، چ اول، قم، مؤسسه دارالهجرة.
5. عرب اسدی، حسین، و دوستان، عَرصه عَرضه عُرضه (چیستی و چرایی کار تشکیلاتی)، ۱۳۹۹ ش، چ اول، تهران، امتداد دانش.
6. فخریان، اسماعیل، چگونه یک تشکیلات کارآمد بسازیم، بیتا، بیچا، بیجا، بینا.
7. مرکز فرهنگی تبلیغی آیندهسازان، قالب تشکل و تشکل غالب (درسنامه تشکل اسلامی)، ۱۳۹۰ ش، چ اول، قم، اتحادیه انجمن های اسلامی دانشآموزان.
[1] زارعی، محمود، کار باید تشکیلاتی باشد، ص۱۵.
[2] همان، ص۵۵.
[3] تارنمای دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای، www.Khamenei.ir، توصیههای روزانه ماه مبارک رمضان1/05/1392.
[4] حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعة، ج۱۶، ص۱۵۰، حدیث۶.
[5] قال علی(علیهالسلام): «سبیل ابلج المنهاج انورالسّراج». نهج البلاغه، خطبه ۱۵۶.
[6] بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت،20/08/1383.
[7] بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی،02/01/1383.
[8] بیانات در دیدار کارگران، 06/02/1385.
[9] قال علی(علیهالسلام): «فَلیَکُن اَحَبَّ الذَّخائِرِ اِلَیکَ ذَخیرَه العَمَلِ الصّالِح»، نهج البلاغه، نامه ۵۳.
[10] بیانات در آخرین دیدار رئیسجمهور و هیئت دولت دوازدهم، 06/05/1400.
[11] بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى، 24/08/1398.
[12] بیانات در دیدار وزیر و مدیران وزارت اطلاعات، 13/07/1383.
[13] بیانات در دیدار مدیران و مسئولان استان بوشهر، 12/10/1370.
[14] بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری، 13/12/1381.
[15] بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری، 13/12/1381.
[16] بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، 26/12/1379.
[17] بیانات در مراسم تودیع کارکنان نهاد ریاستجمهورى، 18/05/1368.
[18] بیانات در دیدار مسئولان شوراهاى اسلامى شهر و بخش سراسر کشور، 04/03/1378.
[19] بیانات در دیدار نمایندگان دورهى چهارم مجلس شوراى اسلامى، 20/03/1371.
[20] بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان، 25/04/1369.
[21] دیدار وزیر و کارکنان وزارت امور خارجه با رهبر انقلاب، ۳۱/۰۵/۱۳۶۸
[22] بیانات در دیدار اعضاى مجمع عالى بسیج مستضعفین به مناسبت هفتهى بسیج، 06/09/1393.
[23] بیانات در مراسم دانشآموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری ارتش، 08/08/1398.
[24] بیانات در خطبههای نمازجمعه، 15/08/1383.
[25] بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، 29/03/1385.
[26] قال علی(علیهالسلام): «فکان اوّل عدله نفی الهوی عن نفسه». نهج البلاغه، خطبه۸۷.
[27] بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، 26/12/1379.
[28] بیانات در خطبههای نمازجمعه، 15/08/1383.
[29] بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، 29/03/1385.
[30] بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری، 19/12/1400.
[31] بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی، 04/03/1401.
[32] بیانات در نخستین دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت سیزدهم، 06/06/1400.
[33] بیانات در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور، 05/05/1401.
[34] سوره نحل، آیه ۳۶.
[35] بیانات در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى، 21/12/1393.
[36] بیانات در مراسم دانشآموختگی دانشجویان دانشگاه امامحسین(ع)، 21/07/1398.
[37] بیانات در دیدار اعضاى مجمع عالى بسیج مستضعفین، 06/09/1393.
[38] بیانات در دیدار فرماندهان گردانهای بسیج، 04/09/1394.
[39] بیانات در مراسم تنفیذ حکم ریاستجمهوری، 12/05/1372.
[40] بیانات در دیدار رؤسای سه قوه و مسئولان نظام،19/06/1378.
[41] بیانات در دیدار کارگزاران نظام، 27/05/1389.
[42] بیانات در دیدار رؤسای سه قوه و مسئولان نظام،19/06/1378؛ بیانات در دیدار کارگزاران نظام، 27/05/1389.
[43] بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت عید غدیر، 30/06/1395.
[44] بیانات در دیدار جمعی از مردم گیلان، 11/02/1380.
[45] بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت، 04/06/1381.
[46] سخنرانی نوروزی خطاب به ملت ایران، 01/01/1400.
[47] پیام بهمناسبت سالروز تشکیل بسیج مستضعفان، ۰۵/۰۹/۱۳۹۹
[48] بیانات در دیدار مسئولان وزارتخانههای صنایع و بازرگانی، 10/04/1380.
[49] بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان، 25/04/1369.
[50] بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران، 13/04/1390.
[51] بیانات در دیدار مسئولان نظام، 16/04/1393.
[52] بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت، 03/06/1395.
[53] بیانات در مراسم تنفیذ حکم ریاستجمهوری، 12/05/1372.
[54] بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم، 22/12/1386.
[55] بیانات در ارتباط تصویری با نمایندگان یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، 22/04/1399.
[56] بیانات در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت، 06/06/1385.
[57] بیانات در دیدار اعضای هیأتهای نظارت شورای نگهبان، 14/11/1374.