سیدحسن موسوی[1]
بهترین و باهویت ترین گروه اجتماعی از ابتدای پیدایش بشر تا به امروز، نظام خانواده است. خانواده بهترین محل برای آسایش و آرامش است به طوری که ادیان و مکتبهای سیاسی ـ اجتماعی به این مهم رسیده، اصول و قواعد خانواده را متذکر شده و خانواده را به عنوان اساسی ترین نهاد اجتماعی میدانند. دین مبین اسلام نسبت به سایر ادیان در این باره راهنمایی ها و هدایتهای بیشتر و جامعتری دارد.
خانواده، عنصر اساسی، طبیعی، واحد بنیادین جامعه و اجتماع و بهترین کانون برای رشد و تعالی انسان است؛ بنابراین لازم است عوامل مؤثر در تشکیل و تحکیم خانواده، آموزش داده شوند؛ چراکه در عصر کنونی، بیشترین هجمه ها بر بنیان خانواده است. در این مقاله اهم این عوامل بر اساس شریعت اسلام بررسی میشود؛ ازجمله: اهمیت و ضرورت تشکیل خانواده، معیار همسرگزینی، عوامل استحکام خانواده، تربیت فرزند و فرزندآوری.
واژگان کلیدی: خانواده، همسر، فرزند، تربیت.
خانواده از منظر اسلام، کانونی است که حداقل از یک زن و مرد بر اساس قوانین ازدواج تشکیل شده است. انسان برای رسیدن به کمال و ترقی، نیازمند تشکیل خانواده است؛ زیرا ازدواج و تشکیل خانواده، انسان را از آلودگی ها و تهاجم شهوات حفظ میکند. اگر این ازدواج بر اساس معیارهای اسلااست، آسایش و آرامش را به همراه خواهد داشت.[2]
اخبار و احادیث بسیاری درباره تشويق به ازدواج و تشکیل خانواده وارد شده است. پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله)درباره ارزش و اهمیت ازدواج فرمود: در اسلام، هیچ بنیانی نزد خداوند محبوب تر از بنیان ازدواج نیست.[3] در جای دیگر فرمود: هرکسی ازدواج کند نصف دین خود را حفظ کرده است.[4]
اسلام نه تنها تشویق به ازدواج و تشکیل خانواده میکند بلکه نقطه مقابل ازدواج یعنی عزوبت و مجرد بودن را هدف قرار داده است: بیشترین افرادی که گرفتار آتش دوزخ میشوند افرادی هستند که بدون ازدواج در این دنیا زندگی کرده اند.[5]
در جای دیگر فرمود: ثواب دو رکعت نماز انسانی که ازدواج کرده از هفتاد رکعت نماز شخص مجرد بیشتر است.[6]
یکی از مهمترین مسائل ازدواج و تشکیل خانواده، گزینش همسر و خصوصیاتى است که بايد در زوجین وجود داشته باشد. به جرأت میتوان گفت: دقت و بررسی در این باره، مؤثرترین گام در راه موفقیت خانواده است و نباید در انتخاب همسر، ظاهربینی و شتاب زدگی شود؛ چراکه همسر بد، انسان را دچار پیری زودرس میکند.[7] برخی از معیارهای اساسی و مهم در این باره که دین اسلام بر آنها تاکید کرده عبارتند از:
دین اسلام بر اصل هم کفو بودن در انتخاب همسر تأکید فراوان دارد. هدف از ازدواج، فقط آمیزش جسمی نیست بلکه مقصود، اتحاد جانها و روانها است؛ بنابراین هم کفو بودن بیشتر در دین و ایمان است.
پیامبر (صل الله علیه و آله)«جویبر» را که مرد فقیری بود به منزل «زیاد بن لبید» که مردی ثرتمند بود فرستاد و از او خواست که دخترش را به جویبر بدهد. زیاد، خدمت پیامبر (صل الله علیه و آله)آمد و گفت: ما به کسانی دختر میدهیم که با ما هم کفو باشند. پیامبر (صل الله علیه و آله)فرمود: جویبر، مؤمن است و مرد مؤمن کفو و همتای زن مؤمن و مرد مسلمان کفو و همتای زن مسلمان است. دختر را به او بده و به این کار بی میل نباش.[8]
خداوند متعال میفرماید: شخص مؤمن نباید با شخص کافر ازدواج کند و تشکیل خانواده دهد. ازدواج مرد مؤمن با کنیز مؤمن و ازدواج زن مؤمن با عبد مؤمن بهتر از ازدواج با مشرک است.[9]
بنابراین یکی از مهمترین ویژگی های لازم برای گزینش همسر، ایمان است.
یکی دیگر از معیارهای انتخاب همسر، «تقوا» است. شخصی لیاقت همسری را دارد که به دور از گناهان، پاکدامن و باتقوا باشد. افرادی که آلوده به گناه نشده و عفیف و پاکدامن باشند، خواهان پاکی هستند و فقط مجذوب پاکان میشوند. خداوند متعال میفرماید: «زن های پلید برای مردهای پلید، مردهای پلید برای زنهای پلید، زنان پاک برای مردان پاک و مردان پاک برای زنان پاک هستند».[10]
علّت، واضح است؛ افرادی که عفیف و پاکدامن بوده و آلوده و بی عفت نیستند، در اعماق وجودشان نسبت به افراد خبیث و پلید، متنفر هستند. به همین خاطر است که خداوند متعال یکی از خصوصیات همسران بهشتی را «پاک بودن» معرفی میکند.[11]
ازجمله معیارهای انتخاب همسر، خوش اخلاقی است؛ زیرا زندگی با بداخلاق بسیار دشوار است. اسلام نسبت به آراستگی به اخلاق خوب و دور بودن از بداخلاقی عنایت ویژه ای دارد به گونه ای که پیامبر (صل الله علیه و آله)فرمود: بیشترین چیزی که امت من به وسیله آن وارد بهشت میشود تقوای الهی و اخلاق نیکو است.[12]
یکی از اصحاب امام رضا (علیه السلام) میگوید: در نامه اى به امام (علیه السلام) نوشتم: يکى از بستگان من، دخترم را خواستگارى کرده و کمى تندخو است. حضرت پاسخ فرمود: اگر اخلاقش خوب نيست به وى زن نده.[13]
افرادی که در خانواده ای بااصالت، پاک و عفیف به دنیا آمده اند، شخصیت عرفانی، معنوی و اخلاقی بهتری دارند. فقها و محدثین[14] درباره آیه «الَّذِي يَرَاکَ حِينَ تَقُومُ وَ تَقَلُّبَکَ فِي السَّاجِدِين»[15] گفته اند: این آیه درباره اصالت خانوادگی پیامبر (صل الله علیه و آله)است و مقصود، انتقال پیامبر (صل الله علیه و آله)در صلب پیامبران (علیهم السلام) از آدم (علیه السلام) تا عبدالله به لطف خداوند است؛ یعنی زمانی که نطفه تو از پیامبری به پیامبر دیگر منتقل میشد، خداوند آگاه بود؛ پس پیامبران خدا (علیهم السلام) در محیطی به دور از آلودگی های شرک متولد شدند و هرگز مشرک نبودند.
پیامبر (صل الله علیه و آله)فرمود: برای داشتن فرزندان خوب، به خویشان همسر توجه داشته باشید.[16]
در زیارت پیامبر (صل الله علیه و آله)می خوانیم: شهادت میدهم که تو نوری بودی در اصلاب پاک پدران و ارحام برازنده مادران که به پلیدی دوران جاهلیت آلوده نشد.[17]
حضرت (صل الله علیه و آله)از ازدواج با افراد بدون اصالت نهی نمود: برحذر باش از زنان زیبارویی که در خانواده ناپاک، تربیت و پرورش یافته اند.[18]
در خانواده بااصالت به ندرت اتفاق میافتد که فرزندان نانجیب پرورش یابند، اصالت خانوادگی از ذلت و خواری منع میکند و اگر اصالت خانوادگی نباشد، بنیان خانواده سست میشود.
پس از ازدواج ممکن است به خاطر مشکلاتی، زندگی تداوم نداشته و کم کم زندگی شیرین، تلخ و بنیان خانواده سست شود. خانواده باید محل امن، آرامش[19] و سرشار از شادی و نشاط براى زوجین باشد؛ پس برای لذت بردن از زندگی باید عوامل استحکام خانواده را شناخت.
یکی از عوامل مؤثر در استحکام خانواده، دیانت است. انسان متدین و متشرع، کليد گشايش بسيارى از ناهمواریها و مشکلات در زندگى است. این افراد با وجود انواع مشکلات، چون به خداوند ایمان دارند و او را مشکل گشای واقعی و حقیقی میدانند، به ادامه زندگى اميدوار هستند.
انسان متدین، اعتقاد دارد که به خاطر نگه داشتن پایه های زندگی و تحمل همسر، مشمول رحمت خداوند شده و اجر معنوی، روزیش میشود؛ لذا به ادامه زندگی، مصمم تر شده و به خاطر مشکلات، حاضر به گسستن پيوند زناشويی نیست.
انسان متدین و متعهد، به الگوهای خود یعنی پیامبران و اولیای الهی اقتدا میکند؛ زیرا برخی از ایشان همسران نامناسب خود را تحمل کرده و مردم را به صبر و تحمل همسر و دشواری های زندگی توصیه مینمودند.[20]
امام مجتبی (علیه السلام) فرمود: دخترت را به ازدواج پسری متدین و باتقوا درآور؛ چون اگر او را دوست داشته باشد به او احترام میگذارد و اگر او را دوست نداشته و از او متنفر باشد به او ظلم نمیکند.[21]
اگر بین اعضای خانواده علاقه و محبت باشد، با گذشت و احترام، رضایت یکدیگر را جلب نموده و در زمانهای مختلف این علقه و محبت را به یکدیگر یادآور میشوند.[22] سعی میکنند خود را از مشکلاتی که سبب بروز اختلاف میشود دور نگه داشته و در صورت بروز خطا و اشتباه، اغماض نموده و با گذشت، همدیگر را تحمل کنند.
اصل زندگی باید بر اساس محبت و مودت باشد؛ چراکه خداوند متعال پس از خلقت همسر برای انسان برای آسایش و سکونت در این دنیا،[23] ادامه و استحکام این پیوند زناشویی را به محبت و مودت میداند.[24]
برای دوام زندگی باید محبت نه تنها در بین زوجین بلکه در بین همه اعضای خانواده حاکم شود وگرنه با بروز کوچکترین مشکل، اعضای خانواده خصوصاً زوجین، دچار اختلاف میشوند. میتوان گفت: نبودن محبت، منشأ و بنیان اساسی مشکلات خانوادگی است.
مطابق دستورات اسلام این محبتها نباید نهفته در قلب باشد بلکه باید در گفتار[25] و عمل ابراز شود.[26]
یکی از اهداف مهم ازدواج، ارضای نیازهای جنسی است. این غریزه در کنار سایر استعدادها در انسان وجود دارد و برای گام برداشتن در مسیر درست باید به شکل صحیح از این غریزه استفاده کند. بر اساس تعالیم اسلام، راه درست استفاده از لذتهای شهوانی و ارضای غریزه جنسی، ازدواج است و حتی برای آن اجر و ثواب قرار داده است.[27]
غریزه جنسی، عامل مهمی در ارتکاب گناه است که اگر ارضای نیاز جنسی از مسیر درست (ازدواج) باشد ایمان انسان حفظ میشود.[28] پيامبر اکرم (صل الله علیه و آله)فرمود: اى جوانان! هر کدامتان توانايى جنسى دارد بايد ازدواج نمايد؛ چراکه ازدواج، چشم را از حرام بازداشته و دامن انسان را پاک نگه مى دارد.[29]
زوجین با زندگی در کنار هم، بیشترین اسرار را نزد یکدیگر داشته و از اغلب احوالات همدیگر خبر دارند؛ اگر این اسرار فاش شود، خسارتهای جبران نشدنی به وجود میآید. انسان باید در حفظ اسرار، خصوصاً اسرار همسر، بکوشد؛ زیرا خداوند متعال، زوجین را لباس همدیگر معرفی نموده است.[30] برخی از مفسرین، مقصود از لباس را پوشاننده عیوب و زینت دهنده بدن دانسته اند.[31]
لازم است که زوجین حتی در مقام درد و دل، راز زندگی خود را برای دیگران بازگو نکنند؛ چراکه ممکن است خسارات جبران ناپذیری نصیبشان شود. در روایات آمده است: راز و سِرّ تو مثل خون تو است؛ پس آن را در غير از رگهاى خودت جارى نساز.[32]
پس از ازدواج و تشکیل خانواده باید برنامه ای صحیح برای تأمین نیازهای اعضای خانواده مثل خوراک، پوشاک و ... داشت. بر اساس دستورات اسلام، مسئولیت تأمین معاش و مخارج زندگی بر عهده مرد است؛ [33] باتوجه به این مسئولیت، مرد باید برای تأمین احتیاجات زندگی تلاش نموده و اقتصاد خانواده را مدیریت کند.
زن نیز باید در غیبت مرد هچون ناظری امین، مواظب سرمایه اقتصادی خانواده باشد و در هنگام مصرف، سختگیر و بخیل در مصرف آن باشد؛ لذا بانوان با شیوه مدیریت صحیح مصرف در خانواده، نقش مهمی در موفقیت اقتصادی و آرامش خانواده دارند.
«مشورت کردن» ازجمله عوامل استحکام خانواده است. یکی از بهترین روشهای اداره زندگی این است که زوجین در برابر تصمیم هایی که تطبیق آنها با شرع و عقل، دشوار است، مشورت کنند و اگر به راه حلی نرسیدند از پیشنهادهای مشاورین دلسوز و متعهد استفاده نمایند. بهترين مشاوران، خردمندان دانشمند، صاحب نظران پرتجربه و دورانديشان خدا ترس هستند.[34]
در برخی از روایات آمده است: رسول خدا (صل الله علیه و آله)در صلح حديبيه با امّ سلمه مشورت کرد، وى نظر خويش را بيان نمود و رسول خدا هم به آن عمل کرد.[35] همچنین گفته اند: رسول خدا (صل الله علیه و آله)درباره ازدواج دخترانش، با همسران خود مشورت مى کرد.[36]
ازجمله شروط اصلی برای استحکام خانواده «عفو و بخشش» است. همسران باید از خطاهای یکدیگر گذشته و کاستی ها را تحمل کنند.[37] دین اسلام در شدیدترین قوانین فقهی مثل قصاص نیز توصیه و تشویق به عفو و گذشت میکند.[38] قهرآمیزترین مقررات فقهی مثل طلاق، همراه با عفو و بخشش بیان میشود؛[39] بنابراین به طریق اولی، عفو و بخشش در اعضای خانواده که جزیی از وجود شخص هستند[40] شایسته و لازم است.
یکی از علت های خلقت همسری از جنس انسان، ازدیاد نسل است.[41] پیامبر (صل الله علیه و آله)درباره فرزندآوری فرمود: «ازدواج نماييد تا نسل شما افزون شود، من به واسطه نفرات شما در روز قيامت بر امت هاى ديگر مباهات و افتخار مى کنم».
برخی روایات از ازدواج با افراد نازا به خاطر کثرت نسل، نهی کرده اند. امام کاظم (علیه السلام) از پیامبر (صل الله علیه و آله)نقل نمود: با زنان باکره و فرزندآور ازدواج کنيد و با زنان نيکو و زيباى نازا ازدواج نکنيد؛ چون من روز قيامت به شما امت افتخار مى کنم. [42]
فرزندی که از ازدواج انسان متولد میشود، هم میتواند مایه مباهات انسان در این دنیا شود[43] و هم میتواند ذخیره معنوی برای روز قیامت باشد.[44]
رزق و روزی تمام موجودات، جنبندگان بر عهده خداوند متعال است[45] و نباید برای رزق و روزی فرزند هیچ گونه نگرانی داشت؛ زیرا خداوند روزی آنها را تضمین کرده و میفرماید: «من رزق و روزی آنها را میپردازم».[46]
اعتقاد به رازق بودن خداوند با برنامه ریزی برای آینده، هیچ منافاتی ندارند. انسان باید برای به دست آوردن روزی، تلاش کند و به این اصل معتقد باشد که روزی به دست خداوند است.[47] کسانی که از ترس فقر، ازدواج یا فرزندآوری نمیکنند، متهم به سوءظن به خداوند رازق هستند.[48]
تربيت از مهمترين مسائلى است که امروزه در مجامع علمى و آموزشى دنیا مطرح میشود. دین اسلام درباره تربیت فرزند تأکید فراوانی دارد و والدین را نسبت به تربيت فرزندانشان مسئول میداند. در این باره آمده است: «فرزندان خود را تربيت کنيد، به راستى که درباره آنها از شما پرسیده خواهيد شد».[49] در جای دیگر آمده است: فرزند بر پدر، سه حق دارد، انتخاب مادر مناسب برای فرزند، نام نیک بر فرزند گذاشتن و جدیّت در تربیت فرزند.[50]
طبق تعالیم اسلام، به مجموع روشهايى که از ابتداى تولّد و حتّى قبل از تولد بايد به کار برده شود تا استعدادهاى نهفته در وجود انسان رشد و نمو کرده و در مسير تکامل قرار گيرد، تربیت گفته میشود.
تربیت را میتوان به دو دوره تقسیم کرد:
دوره اوّل، قبل از تولد تا نوزادی: این دوره شامل دقت لازم در انتخاب همسر جهت انتقال خصوصیات خوب به کودک، تدبیر لازم در زمان انعقاد نطفه و دوران جنینی، زایمان و نوزادی است.
دوره دوم: دوره بعد از تولد؛ که شامل دوران کودکی، نوجوانی و جوانی است.
1ـ قبل از بارداری
براساس تعلیمات اسلام باید قبل از انعقاد نطفه یعنی هنگام انتخاب همسر، تربیت فرزند صورت پذیرد؛ چراکه نخستین و مؤثرترین زمینه های شکل گیری تربیت فرزند رقم میخورد. پیامبر (صل الله علیه و آله)فرمود: برای نطفه های خود جایگاهی مناسب انتخاب کنید؛ چون خصوصیات دایی در شکل گیری فرزند مؤثر است.[51] همچنین فرمود: بنگر که فرزندت را در چه نسل و نژادی قرار میدهی، چون که رگ و ریشه خانوادگی در فرزند اثر میگذارد.[52]
2ـ زمان انعقاد نطفه
بخشی از روابط والدین پیش از تولد فرزند، روابط در آمیزش و مباشرت است. روایات بسیاری درباره آداب مباشرت و تأثیر آن در روح و جسم فرزند نقل شده که بارزترین آنها دوری از لقمه حرام قبل از تشکیل سلولهای اوّلیه است. از امور دیگری نیز نهی شده است مانند: تفکر شهوانی درباره غیر از همسر در هنگام انعقاد نطفه،[53] مجامعت ایستاده،[54] همبستری در اوّل، وسط وآخر ماه و ... .[55]
رعایت نکردن آداب آمیزش در ایام انعقاد نطفه میتواند اثرات نامناسبی بر خلق وخوی فرزند بگذارد.
3ـ دوران بارداری
یکی از مراحل زندگی فرزند، حضور در رحم مادر است که حساسیت ویژه ای دارد؛ تغذیه، غم و شادی، ارتباط اجتماعی، ارتباط با خدا و خصوصیات اخلاقی مادر، ازجمله عواملی هستند که در سرنوشت جنین در بزرگسالی اثر میگذارند.
4ـ دوران نوزادی
اسلام، آداب و سنت های فراوانی را درباره نوزاد توصیه میکند که در شکل گیری شخصیت اوّلیه نوزاد اثر گذار است؛ ازجمله: اذان و اقامه گفتن در گوش نوزاد،[56] کام برداشتن،[57] پوشش نوزاد،[58] نام نیک،[59] عقیقه،[60] ختنه،[61] تراشیدن سر نوزاد و صدقه دادن[62].
دوره دوم تربیت (بعد از تولد) طبق فرمایش پیامبر (صل الله علیه و آله) میتوان به سه مرحله کودکی، نوجوانی و جوانی تقسیم نمود. حضرت (صل الله علیه و آله) فرمود: فرزند در هفت سال اوّل سيّد و آقا، در هفت سال دوم، مطيع و فرمانبردار و در هفت سال سوم، وزير و مسئول است.[63]
کودک اگر دوره سيادت و آقايى را به معناى واقعى کلمه و با آزادى بگذراند، به راحتى گام در دوره دوم (اطاعت) میگذارد و مطيع و فرمانبردار والدين خواهد شد. همچنین اگر دوران اطاعت را به خوبی طى کند به دوره سوم (وزارت و معاونت والدین در خانواده) خواهد رسید.
کودکان با فطرتی پاک به دنیا میآیند. جسم آنها ضعیف و هوششان کم است. به طور مستقيم متأثر از محيط اطراف خود (خانواده و اجتماع) شده و پرورش مىيابند. به وسیله حرکت ها، رفتارها و تربیت ما شخصیت کودک شکل میگیرد؛ بنابراین والدین، نیازمند یادگیری علوم و فنون تربیت هستند تا فرزندی مطلوب تربیت کنند. بخشی از این نیازها و اصول مهم در تربیت عبارتند از:
1ـ محبت به کودک
بدون شک نیاز به محبت یکی از اساسی ترین نیازهای کودک بعد از نیازهای زیستی است. روایات و سیره عملی معصومین (علیه السلام) نشان میدهد که اسلام به اصل محبت توجه ویژه دارد. پیامبر (صل الله علیه و آله) به کودکان محبت داشت و به دیگران این اصل را سفارش میکرد. امام باقر (علیه السلام) از پدر خود و او از امام حسین (علیه السلام) نقل میکند که فرمود: من و برادرم نزد جدم رسول الله (صل الله علیه و آله) رفتیم. پیامبر (صل الله علیه و آله) من را بر زانوی خویش نشاند و برادرم حسن (علیه السلام) را بر زانوی دیگر نشاند سپس ما را بوسید و فرمود: پدرم به فدای دو فرزندی که امام هستند.[64]
پیامبر (صل الله علیه و آله) در کلامی نورانی فرمود: «کودکان را دوست بدارید و نسبت به آنها مهربان باشید»؛[65] بنابراین محبت پیامبر (صل الله علیه و آله) فقط مخصوص فرزندان معصوم خود نبود تا به جهت شأن و منزلت آنها باشد بلکه این محبت، عمومی و شامل کودکان دیگر هم میشد.
باید توجه داشت که محبت باید به اندازه و اصل اعتدال مراعات شود و در آن افراط نشود.[66] اگر این محبت به طور صحیح و کافی باشد، برای کودک آثاری را در پی خواهد داشت ازجمله: اعتماد به نفس،[67] آرامش جسمی، اعتدال روحی و روانی،[68] جلب اعتماد کودک به محبت کننده[69] و پیشگیری از انحرافات[70].
2ـ تکریم کودک
براساس تعالیم الهی، تکریم انسان لازم است و این تکریم، مخصوص قومیت، نژاد یا سن خاصی نیست. خداوند درباره تکریم و احترام انسانها ـ اعم از بزرگ و کوچک ـ میفرماید: همانا به فرزندان آدم کرامت داديم و آنان را در خشکى و دريا حمل نموديم، ارزاق آنان را از پاکيزه ترين چيزها آماده کرديم و بر بيشتر آنچه آفريديم آنان را برترى بخشيديم.[71]
از این آیه شریف برداشت میشود که انسان، اعم از بزرگ و کوچک، صاحب حرمت و کرامت است. باتوجه به اینکه خلقت کودک، خلقتی پاک، معصوم و الهی است، نسبت به بزرگسالان در اصل تکریم واحترام، اولویت دارد و باید او را احترام کرد.
یکی از عوامل مهم در موفقيت کودک در عرصه های زندگی، احترام و تکریم کودک توسط والدين است. پيامبر (صل الله علیه و آله) فرمود: فرزندان خويش را احترام نموده و آنها را خوب تربيت کنید.[72]
در مقابل تکریم، تحقیر کودک، خسارات جبران ناپذیری به دنبال خواهد داشت؛ چراکه کوچک شمردن و احساس حقارت کودکان باعث میشود که کودک، کم حرف، گوشه گیر و مظلوم شده و تا آخر عمر، زیردست و حقیر زندگی کند.[73]
3ـ تأمین امنیت کودک
یکی دیگر از نیازهای اساسی کودکان، ایجاد امنیت است؛ چراکه احتیاج به امنیت از نیازهای اساسی بشریت است که به طریق اولی، کودکان نیازمند امنیت هستند.
معصومین (علیهم السلام) برای زیردستان خود ناامنی ایجاد نمیکردند بلکه از امنیتی که برای آنها به وجود میآوردند خداوند را شکر میکردند و بر تأمین امنیت برای دیگران خوشحال میشدند.[74]
نیاز به امنیت از نیازهای مهم انسان است، به ویژه کودک که از خود استقلالی ندارند و بیشتر وابسته به دیگران است؛ بنابراین والدین باید موجبات امنیت کودکان را به وجود آورند و چیزهایی که موجب ترس و نگرانی کودکان است را از آنها دور کنند؛ زیرا کودک، والدین خود را پشتیبان و تکیه گاه خود میداند.
4ـ هماهنگی والدین در تربیت کودک
والدین باید در تربیت کودکان، هماهنگی لازم را داشته باشند و این هماهنگی در تربیت مطلوب کودک، اثر بالایی دارد و اگر والدین در این باره با هم اختلاف داشته باشند، کودک دچار تعارض میشود.
حتی در برخوردهای سطحی باید هماهنگی لازم وجود داشته باشد؛ مثلاً اگر پدر تصمیم بگیرد با کودک خود قهر کند اما چون مادر با وی هماهنگ نیست، همزمان با قهر پدر به کودک محبت کند، قهر پدر بی اثر میشود.[75]
5ـ بازی با کودک
بازی کردن، از نیازهای اساسی و مهم کودک است. تمامی انسان ها در دوران کودکی تمایل به بازی دارند. کودکان از بازى کردن لذت مىبرند و رشد مىيابند. معصومین (علیهم السلام) این نیاز طبیعی کودک را متذکر شده و خودشان نه تنها مانع بازی کودک نمیشدند بلکه آنها را برای بازی، آزاد و حتی خودشان با کودکان همبازی میشدند.
بزرگان دینی، مزاحم بازی بچه ها نمیشدند؛ یکی از صحابه پیامبر (صل الله علیه و آله)نقل میکند: پیامبر (صل الله علیه و آله)برای نماز وارد مسجد شد درحالی که حسنین (علیهما السلام) را کنار خود نشاند. وقتی به سجده رفت سجده طولانی شد، سر از سجده برداشتم دیدم حسن (علیه السلام) بر دوش پیامبر (صل الله علیه و آله)است. بعد از اتمام نماز، مردم از پیامبر (صل الله علیه و آله)پرسیدند: یا رسول الله! سجده ای طولانی به جا آوردی که تاکنون چنین نبود. آیا وحی نازل شده بود؟ پیامبر (صل الله علیه و آله)فرمود: وحی نازل نشده بود بلکه فرزندم بر دوشم سوار شده بود و نخواستم عجله کنم تا او خود پایین بیاید.[76]
برخی از روایات بیان داشته اند که پیامبر (صل الله علیه و آله)همبازی بچه ها و مرکب برای حسنین (علیهما السلام) میشد.[77]
اگر کودک انرژی خود را در دوران کودکی تخلیه نکند، ممکن است باعث بروز برخی بیماری ها شود؛ لذا امام کاظم (علیه السلام) فرمود: مستحب است که فرزند در دوران کودکی بازی و جست و خیز کند تا در بزرگسالی حلیم و شکیبا باشد؛ و سپس فرمود: جز این کار سزاوار نیست.[78]
قرآن مجید
1. ازدواج موفق و سالم چگونه؟؛ به پژوه، احمد؛ انتشارات انجمن اولیا و مربیان، تهران ـ ایران، 1388 هـ ش.
2. آنچه والدين و مربيان بايد بدانند؛ فرهاديان، رضا؛ بوستان کتاب، قم، 1391 هـ ش.
3. بحار الأنوار؛ اصفهانى، مجلسى دوم، محمدباقر بن محمدتقى؛ مؤسسة الطبع و النشر، بيروت ـ لبنان، چ اوّل، 1410 هـ ق.
4. دانش خانواده و جمعیت؛ آیت اللهی، زهرا و جمعی از پژوهشگران؛ دفتر نشر معارف، قم، ایران، 1392 هـ ش.
5. رسائل و مسائل؛ نراقى، مولى احمد بن محمد مهدى؛ کنگره نراقيين ملا مهدى و ملا احمد، قم ـ ايران، چ اوّل، 1422 هـ ق.
6. روضة المتقين في شرح من لايحضره الفقيه؛ اصفهانى، مجلسى اوّل، محمدتقى؛ مؤسسه فرهنگى اسلامى کوشانبور، قم، چ دوم، 1406 هـ ق.
7. علل الشرائع؛ قمّى، صدوق، محمّد بن على بن بابويه؛ کتابفروشى داورى، قم ـ ايران، چ اوّل، 1386 هـ ق.
8. کرامت نفس در تربیت کودک؛ فیاض بخش، محمدتقی؛ تهران، 1389 هـ ش.
9. الکافي؛ کلينى، ابوجعفر محمد بن يعقوب؛دار الکتب الإسلامية، تهران ـ ايران، چ چهارم، 1407 هـ ق.
10. مجمع المسائل؛ گلپايگانى، سيد محمدرضا موسوى؛ دار القرآن الکريم، قم ـ ايران، چ دوم، 1409 هـ ق.
11. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل؛ محدث نورى، ميرزا حسين؛ مؤسسه آل البيت (علیهم السلام)، بيروت ـ لبنان، چ اوّل، 1408 هـ ق.
12. مصباح المتهجد؛ طوسى، ابوجعفر، محمد بن حسن؛ مؤسسة فقه الشيعة، بيروت ـ لبنان، چ اوّل، 1411 هـ ق.
13. من لايحضره الفقيه؛ قمّى، صدوق، محمّد بن على بن بابويه؛ دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، قم، چ دوم، 1413 هـ ق.
14. موسوعة أحکام الأطفال و أدلتها؛ انصارى شيرازى، قدرت الله و پژوهشگران مرکز فقهى ائمه اطهار (علیهم السلام)؛ مرکز فقهى ائمه اطهار (علیهم السلام)، قم، چ اوّل، 1429 هـ ق.
15. نهج البلاغة؛ سيدرضى، محمد؛ مؤسسه نهج البلاغه، قم، چ اول، 1414 هـ ق.
16. وسائل الشيعة؛ حرّ عاملى، محمد بن حسن؛ مؤسسه آل البيت (علیهم السلام)، قم، چ اوّل، 1409 هـ ق.
[1]. استاد حوزه علمیه، اتمام سطح سه حوزه علمیه، hasanmusavi532@gmail.com.
[2]. سوره روم، آیه 21. «وَ مِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجاً لِتَسْکُنُوا إِلَيْهَا وَ جَعَلَ بَيْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِي ذٰلِکَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَکَّرُونَ».
[3]. من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 383.
[4]. الکافي، ج 5، ص 329.
[5]. من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 384.
[6]. الکافي، ج 5، ص 328.
[7]. روضة المتقين في شرح من لايحضره الفقيه، ج 8، ص 109.
[8]. الکافي، ج 5، ص 341.
[9]. سوره بقرة، آیه 221. «وَ لاَتَنْکِحُوا الْمُشْرِکَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَ لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِکَةٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْکُمْ وَ لاَتُنْکِحُوا الْمُشْرِکِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِکٍ وَ لَوْ أَعْجَبَکُمْ ...».
[10]. سوره نور، آیه 26. «الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَ الْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَ الطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَ الطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ».
[11]. سوره بقره، آیه 25. «وَ لَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ».
[12]. الکافي، ج 2، ص 100.
[13]. من لايحضره الفقيه ـ ترجمه، ج 5، ص 46.
[14]. الکافي، ج 1، ص 125؛ متشابه القرآن و مختلفه، ج 2، ص 21؛ مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج 26، ص 549، حديث 558.
[15]. سوره شعراء، آیه 218.
[16]. روضة المتقين في شرح من لايحضره الفقيه، ج 8، ص 109.
[17]. مصباح المتهجد، ج 2، ص 721.
[18]. روضة المتقين في شرح من لايحضره الفقيه، ج 8، ص 109.
[19]. سوره روم، آية 21. «وَ مِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجاً لِتَسْکُنُوا إِلَيْهَا».
[20]. وسائل الشيعة، ج 20، ص 174؛ و ج 21، ص 451.
[21]. مکارم الاخلاق، ص 204.
[22]. الکافي، ج 5، ص 569.
[23]. سوره روم، آیه 21. «وَ مِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجاً لِتَسْکُنُوا إِلَيْهَا».
[24]. همان. «وَ جَعَلَ بَيْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً».
[25]. الکافي، ج 5، ص 569.
[26]. ازدواج موفق و خانواده سالم چگونه؟، ص46.
[27]. وسائل الشیعه، ج 20، ص109.
[28]. مجمع المسائل (گلپايگاني)، ج 1، ص 562.
[29]. مستدرک الوسائل، ج 14، ص 153.
[30]. سوره بقره، آیه 187. «هُنَّ لِبَاسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ».
[31].تسنیم، ج9، ص460.
[32]. بحار الأنوار، ج75، ص 278.
[33]. سوره بقره، آیه 233. «وَ عَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ کِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ»؛ سوره نساء، آیه 34. «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَ بِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِه».
[34]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 8، ص 343.
[35]. الکامل ابن أثير، ج 2، ص 205.
[36]. المصنف، ج 6، ص 141.
[37]. ازدواج موفق و سالم چگونه؟، ص 46.
[38]. سوره بقره، آیه 178.
[39]. همان، آیه 237.
[40]. همان، آیه 187. «هُنَّ لِبَاسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِبَاسٌ».
[41]. سوره شورى، آیه 11. «فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجاً وَ مِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجاً يَذْرَؤُکُمْ فِيهِ».
[42]. وسايل الشيعه، ج 14، ص 23.
[43]. سوره کهف، آیه 46. «الْمَالُ وَ الْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا».
[44]. سوره بقره، آیه 23. «وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ».
[45]. سوره هود، آیه 6. «وَ مَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا».
[46]. سوره أنعام، آیه 151. «وَ لاَ تَقْتُلُوا أَوْلاَدَکُمْ مِنْ إِمْلاَقٍ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إِيَّاهُم».
[47]. سوره ذاريات، آیه 58. «إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ».
[48]. وسائل الشيعة، ج20، ص 42.
[49]. آنچه والدين و مربيان بايد بدانند، ص38.
[50]. بحارالانوار، ج78، ص236.
[51]. الکافي، ج 5، ص 332.
[52]. کنز العمال، ج15، ص855.
[53]. وسائل الشيعة، باب 150، ح1، ص 252؛ مستدرک الوسائل،، ح1، ص 299.
[54]. وسائل الشيعة، باب 150، ص 253؛ مستدرک الوسائل، باب 114، ص 300.
[55]. الکافی، ج 5، ص 499.
[56]. وسائل الشيعة، ج 21، ص 409.
[57]. الکافي، ج 6، ص 24.
[58]. علل الشرائع، ج 1، ص 137.
[59]. الکافي، ج 6، ص 18.
[60]. همان، ص 24.
[61]. همان، ص 35.
[62]. همان، ص 33.
[63]. وسائل الشيعة، ج 21، ص 476.
[64]. رسائل و مسائل، ج 2، ص 100.
[65]. الکافي، ج 6، ص 49.
[66]. موسوعة أحکام الأطفال و أدلتها، ج 3، ص 383.
[67]. چون با محبت به کودک، وی احساس ارزشمندی میکند.
[68]. روان شناسی رشد، ج1، ص 231.
[69]. نهج البلاغة، ص 414.
[70]. بزهکاری اطفال و نوجوانان، ص 136.
[71]. سوره إسراء، آیه 70. «وَ لَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَ حَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَ فَضَّلْنَاهُمْ عَلَى کَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلاً».
[72]. وسائل الشيعة، ج 21، ص 476.
[73]. کرامت نفس در تربیت کودک، ص104.
[74]. بحارالانوار، ج46، ص56.
[75]. دانش خانواده و جمعیت، ص199.
[76]. بحارالانوار، ج42، ص294.
[77]. همان، ج43، ص286.
[78]. کافي، ج 6، ص51.